بايد با بررسى عوامل و انگيزههاى شكست از سنت تحول، استفاده نمود، و آن را به پيروزى تبديل كرد، دنيا فراز و نشيب دارد و زندگى در حال دگرگونى است، لذا خداوند مىفرمايد: «اين ايام را در ميان مردم به طور مداوم گردش مىدهيم» «وَ تِلْكَ الأَيَّامُ نُداوِلُها بَيْنَ النَّاسِ» «1» تا سنت تكامل از لابلاى اين حوادث آشكار شود.
سپس اشاره به نتيجه اين حوادث ناگوار كرده، مىفرمايد: «اينها به خاطر آن است كه افراد با ايمان، از مدعيان ايمان، شناخته شوند» «وَ لِيَعْلَمَ اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا».
و به عبارت ديگر: تا حوادث دردناك در تاريخ ملتى روى ندهد، صفوف از هم مشخص نخواهند شد؛ زيرا پيروزىها خوابآور و اغفال كننده است در حالى كه شكستها براى افراد آماده، بيدار كننده و نشان دهنده ارزشها است.
و در جمله بعد مىفرمايد: «يكى از نتائج اين شكست دردناك اين بود كه:
شما شهيدان و قربانيانى در راه اسلام بدهيد» «وَ يَتَّخِذَ مِنْكُمْ شُهَداءَ» و بدانيد:
اين آئين پاك را ارزان به دست نياوردهايد تا در آينده ارزان از دست بدهيد.
اصولًا ملتى كه قربانى در راه اهداف مقدس خود ندهد، هميشه آنها را كوچك مىشمرد، اما به هنگامى كه قربانى داد، هم خود او، و هم نسلهاى آينده، به ديده عظمت به آن مىنگرند.
ممكن است: منظور از «شهداء» در اينجا گواهان باشد، يعنى خدا مىخواست با اين حادثه، گواهانى از شما بگيرد كه چگونه نافرمانىها به شكستهاى دردناكى مىانجامد، و اين گواهان در آينده معلمانى خواهند بود