در برابر بدى (آنجا كه شايسته است) ريشه دشمنى را در دل طرف نيز بسوزاند و قلب او را نسبت به خويش مهربان گرداند، به طورى كه در آينده چنان صحنهاى تكرار نشود.
به طور خلاصه نخست، دستور به خويشتندارى در برابر خشم، پس از آن دستور به شستنِ قلب خود، و سپس دستور به شستن قلبِ طرف مىدهد.
در حديثى كه در كتب شيعه و اهل تسنن در ذيل آيه فوق نقل شده چنين مىخوانيم: يكى از كنيزان امام على بن الحسين عليهما السلام به هنگامى كه آب روى دست امام مىريخت، ظرف آب از دستش افتاد و بدن امام را مجروح ساخت، امام عليه السلام از روى خشم سر بلند كرد، كنيز بلافاصله گفت: خداوند در قرآن مىفرمايد: «وَ الْكاظِمِيْنَ الْغَيْظَ».
امام عليه السلام فرمود: خشم خود را فرو بردم.
عرض كرد: «وَ الْعافِيْنَ عَنِ النَّاسِ».
فرمود: تو را بخشيدم خدا تو را ببخشد.
او مجدداً گفت: «وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنينَ».
امام فرمود: تو را در راه خدا آزاد كردم. «1»
اين حديث شاهد زندهاى است بر اين كه سه مرحله مزبور هر كدام مرحلهاى عالىتر از مرحله قبل است.
***
پس از آن، در آيه بعد به پنجمين صفت از صفات پرهيزكاران اشاره كرده، مىگويد: «و هنگامى كه مرتكب عمل زشتى شوند يا به خود ستم كنند (هر چه