مملكت، اعم از فقير و غنى هر كدام مبلغ نا چيزى براى كمك به بندگان خدا انفاق كنند و براى پيشبرد اهداف اجتماعى مصرف نمايند كارهاى بزرگى به وسيله آن مىتوانند انجام دهند.
علاوه بر اين، اثر معنوى و اخلاقى انفاق، بستگى به حجم انفاق و زيادى آن ندارد و در هر حال عايد انفاق كننده مىشود.
جالب توجه اين كه در اينجا نخستين صفت برجسته پرهيزكاران «انفاق» ذكر شده؛ زيرا اين آيات، نقطه مقابل صفاتى را كه درباره رباخواران و استثمارگران در آيات قبل ذكر شد، بيان مىكند.
افزون بر آن، گذشت از مال و ثروت، آن هم در حال خوشى و تنگدستى روشنترين نشانه مقام تقوا است.
نسبت به دومين صفت مىفرمايد: «آنها بر خشم خود مسلطند، خشم خود را فرو مىنشانند» «وَ الْكاظِمينَ الْغَيْظَ».
«كَظْم» در لغت به معنى بستن سر مشكى است كه از آب پر شده باشد، و به طور كنايه در مورد كسانى كه از خشم و غضب پر مىشوند، و از اعمال آن خوددارى مىنمايند به كار مىرود.
«غَيْظ» به معنى شدت غضب، حالت برافروختگى و هيجان فوق العاده روحى است، كه بعد از مشاهده ناملايمات به انسان دست مىدهد.
حالت خشم و غضب از خطرناكترين حالات است و اگر جلوى آن رها شود، در شكل يك نوع جنون و ديوانگى و از دست دادن هر نوع كنترل اعصاب خودنمائى مىكند، و بسيارى از جنايات و تصميمهاى خطرناك كه انسان يك عمر بايد كفاره و جريمه آن را بپردازد در چنين حالى انجام مىشود، و لذا در آيه فوق دومين صفت برجسته پرهيزكاران را فرو بردن خشم معرفى كرده است.