و از اينجا روشن مىشود، هدف اين است: با تكيه بر مسأله ربوبيت و كرم خداوند، غرور و غفلت انسان را در هم بشكند، آن گونه كه بعضى پنداشتهاند كه:
هدف، تلقين آدمى در زمينه عذرخواهى او است كه در جواب بگويد: كرمت مرا مغرور ساخت.
و آنچه از «فضيل بن عياض» نقل شده كه: از او سؤال كردند: اگر در روز قيامت خداوند تو را به حضور طلبد و از تو بپرسد: «ما غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ»، در جواب چه مىگوئى گفت: در جواب مىگويم: غَرَّنِى سُتُورُكَ الْمُرْخاةِ: «پردههائى كه بر گناهان من افكنده بودى مرا غافل و مغرور ساخت»، نيز متناسب مفهوم آيه نيست.
بلكه در جهت مخالف هدف اصلى آيه قرار دارد؛ چرا كه هدف در هم شكستن غرور و بيدار كردن از خواب غفلت است، نه پرده جديدى بر پردههاى غفلت افكندن!
بنابراين، سزاوار نيست آيه را از هدفى كه داشته منحرف سازيم، و در جهت مخالف آن نتيجهگيرى كنيم.
«غَرَّكَ» از ماده «غرور» در اصل، به معنى غفلت به هنگام بيدارى است، و به تعبير ديگر، غفلت در جائى كه انسان بايد غافل نباشد، و از آنجا كه غفلت گاه سر چشمه «جسارت» و يا «خود برتربينى» مىشود، واژه «غرور» به اين معانى نيز تفسير شده است، و شيطان را از اين رو «غَرُور» (بر وزن شرور) مىگويند كه انسان را با وسوسههاى خود فريب مىدهد و غافل و مغرور مىكند.
در تفسير «كَرِيم» تعبيرات گوناگونى گفتهاند:
بعضى گفتهاند: كريم، بخشندهاى است كه تمام افعالش احسان است و هرگز با بخشش خود در پى كسب سود يا دفع زيان نيست.