نخست مىفرمايد: «در آن زمان كه آسمان (كرات آسمانى) از هم شكافته شود» «إِذَا السَّماءُ انْفَطَرَتْ».
***
«و آن زمان كه ستارگان پراكنده شوند و فرو ريزند» «وَ إِذَا الْكَواكِبُ انْتَثَرَتْ».
نظام جهان بالا درهم مىريزد، و انفجارهاى عظيمى سراسر كرات آسمانى را فرا مىگيرد، منظومهها نظام خويش را از دست مىدهند، و ستارگان از مدار خود بيرون مىروند، و بر اثر تصادم شديد با يكديگر، متلاشى مىشوند، عمر اين جهان به پايان مىرسد، و همه چيز ويران مىشود، تا بر ويرانههايش عالم نوين آخرت بر پا گردد.
«إِنْفَطَرَتْ» از ماده «انفطار» به معنى انشقاق و شكافته شدن است، نظير اين تعبير، در بسيارى از آيات قرآن آمده، از جمله: در آيه اول سوره «انشقاق» مىخوانيم: «إِذَا السَّماءُ انْشَقَّتْ» و در آيه 18 سوره «مزمل» مىفرمايد: «السَّماءُ مُنْفَطِرٌ بِهِ».
«إِنْتَثَرَتْ» در اصل از ماده «نثر» (بر وزن نصر) به معنى پراكنده ساختن و «انتثار» به معنى پراكنده شدن، و از آنجا كه پراكنده شدن ستارگان (همانند گردنبندى كه رشته آن گسيخته باشد) سبب مىشود هر كدام در گوشهاى بيفتد، بسيارى از مفسران آن را به معنى سقوط ستارگان تفسير كردهاند، و اين لازمه معنى پراكندگى است.
«كَواكِب» جمع «كوكب» در لغت عرب، معانى زيادى دارد از جمله: ستاره به طور اعم، و ستاره «زهره» به طور اخص، سفيدى كه در چشم ظاهر مىشود، گياهان بلند، شكوفه درختان، درخشندگى فولاد، نوجوان زيبا، شمشير، آب،