شاخه درخت آمده، و «سيف قاضب» به معنى شمشير قاطع است.
از «ابن عباس» نقل شده: منظور از «قَضْب» در اينجا «رطب» است، كه آن را از درخت مىچينند، ولى اين تفسير بسيار بعيد به نظر مىرسد؛ چرا كه در آيه بعد اشاره جداگانه به مسأله «رطب» شده است.
بعضى نيز احتمال دادهاند: «قَضب» به معنى ميوههاى بوتهاى باشد (مانند خيار و هندوانه و مانند آنها) و يا ريشههاى گياهى (مانند هويج و پياز و كلم).
ولى، بعيد نيست «قَضْب» در اينجا معنى گستردهاى داشته باشد كه هم سبزىهاى خوردنى را شامل شود، هم ميوههاى بوتهاى و هم ريشههاى غذائى را.
***
سپس، مىافزايد: «و زيتون و نخل فراوان» «وَ زَيْتُوناً وَ نَخْلًا».
تكيه روى اين دو ميوه نيز دليلش روشن است؛ چرا كه امروز ثابت شده هم «زيتون» و هم «خرما» از مهمترين مواد غذائى نيروبخش، مفيد و سلامتآفرين است.
***
و در مرحله بعد مىافزايد: «و باغهائى پر درخت (با انواع ميوههاى رنگارنگ)» «وَ حَدائِقَ غُلْباً».
«حَدائِق» جمع «حديقة» به معنى باغى است كه اطراف آن ديوار و محفوظ باشد، و در اصل، به معنى قطعه زمينى است كه داراى آب است، اين واژه از «حدقه» چشم گرفته شده كه دائماً آب در آن جارى است.
و از آنجا كه اين گونه باغها معمولًا باغهاى ميوه است، مىتواند اشارهاى به انواع ميوههاى بهشتى بوده باشد.