باران است، و تعبير به «صَبّاً» در آخر آيه، براى بيان تأكيد و فراوانى اين آب مىباشد.
آرى، آب كه مهمترين مايه حيات است، همواره به مقدار فراوان به لطف پروردگار از آسمان نازل مىشود، و مىدانيم تمام نهرها، چشمهها، قناتها، و چاههاى آب، ذخائر آبى خود را از باران مىگيرند، و مايه اصلى همه آنها باران است كه:
«اگر باران به كوهستان نبارد به سالى دجله گردد خشك رودى»
بنابراين، به هنگام مطالعه «مواد غذائى» قبل از هر چيز انسان به نظام بارش باران متوجه مىشود، كه چگونه دائماً آفتاب بر سطح درياها مىتابد، ابرها از آن برمىخيزند، و بادها آنها را به حركت در مىآورند، سپس به خاطر دور شدن از سطح زمين، و قرار گرفتن در منطقه سرد جوى بار ديگر تبديل به آب شده، و فرو مىريزند، آبى زلال، پاك و خالى از هر گونه املاح مضر و آلودگى، آن هم به صورت قطرات كوچك، يا دانههاى نرم برف كه به آرامى بر زمين مىنشيند، و جذب زمين، گياهان و درختان مىشود.
***
بعد از ذكر موضوع آب، كه يكى از اركان مهم رويش گياهان است، به سراغ ركن مهم ديگر يعنى «زمين» مىرود، و مىافزايد: «سپس زمين را از هم شكافتيم» «ثُمَّ شَقَقْنَا الْا رْضَ شَقّاً».
بسيارى از مفسران گفتهاند: اين شكافتن، اشاره به شكافتن زمين به وسيله جوانههاى گياهان است، و به راستى اين يكى از عجائب است كه جوانهاى با آن همه نرمى و لطافت، خاكهاى سخت را مىشكافد، و گاه در كوهستانها از لابلاى سنگها عبور كرده، سر بيرون مىآورد، چه قدرت عظيمى خالق بزرگ در