1- تفسير مفردات قرآن
در اين مرحله، تمام همت مفسر بر اين است كه هر يك از واژههاى قرآن را جداگانه به صورت «معجم» و به ترتيب «الفبا» مورد بررسى قرار دهد، و ريشه اصلى اين مفردات، و موارد استعمالش را در قرآن مجيد مشخص مىكند.
در اين زمينه كتابهاى متعددى نوشته شده كه معروفترين آنها كتاب «المفردات فى غريب القرآن» نوشته ابوالقاسم حسين بن محمّد بن المفضل الراغب الاصفهانى (از علماى قرن پنجم هجرى) و كتاب «وجوه قرآن» تأليف ابوالفضل حبيش بن ابراهيم تفليسى (از علماى قرن ششم هجرى) است.
2- تفسير ترتيبى
رايجترين نوع تفسير قرآن است كه آيات را بر اساس سورههاى قرآن به ترتيب، مورد بحث و بررسى قرار مىدهند، و اكثريت قريب به اتفاق تفسيرهاى موجود علماى اسلام بر همين اساس است، و صدها تا هزاران كتاب در اين زمينه نوشته شده است.
3- تفسير موضوعى
در اين مرحله، مفسر از تفسير ترتيبى گذشته، و آيات مربوط به يك قسمت را در كل قرآن جمع آورى كرده، و در كنار هم مىچيند، فى المثل كل آيات مربوط به «جهاد» يا مربوط به عقائد و اصول دين، در زمينه توحيد يا معاد را پهلوى هم قرار مىدهد، و از مجموع آنها حقايق تازهاى را كشف مىكند، و به گوهرهاى گرانبهائى در اين اقيانوس عميق دست مىيابد در اين زمينه تا كنون كارهاى گرانبهائى شده، ولى بايد اعتراف كرد، اين بخش از تفسير قرآن هنوز دوران طفوليت خود را مىگذراند.
4- تفسير ارتباطى (يا زنجيرهاى)
مىدانيم نه در كتاب تكوين، موضوعات جهان از هم جدا هستند، و نه در كتاب