responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 24  صفحه : 401
مى‌گويد: «ما آنها را آزموديم، آن زمان كه سوگند ياد كردند ميوه‌هاى باغ را صبحگاهان و دور از انظار مستمندان بچينند» «إِذْ أَقْسَمُوا لَيَصْرِمُنَّها مُصْبِحِينَ». «1»
***
«و هيچ از آن استثنا نكنند و براى مستمندان چيزى فرو نگذارند» «وَ لايَسْتَثْنُونَ».
اين تصميم آنها نشان مى‌دهد: اين كار ناشى از نياز نبود، بلكه ناشى از بخل و ضعف ايمان آنها بود؛ زيرا انسان هر قدر هم نيازمند باشد، مى‌تواند كمى از محصول يك باغ پردرآمد را به نيازمندان اختصاص دهد، بعضى گفته‌اند: منظور از عدم استثناء اين است كه، آنها «الا ان يشاء اللّه» نگفتند، يعنى آن قدر مغرور بودند كه، گفتند: مى‌رويم و اين كار را مى‌كنيم، حتى خود را از گفتن «انشاء اللّه» بى‌نياز ديدند.
ولى تفسير اول صحيح‌تر است. «2»
***
و در ادامه اين سخن، مى‌افزايد: «به هنگام شب، در آن موقع كه همه آنها در خواب بودند عذاب و بلائى فراگير از ناحيه پروردگارت بر تمام باغ فرود آمد در حالى كه همه در خواب بودند» «فَطافَ عَلَيْها طائِفٌ مِنْ رَبِّكَ وَ هُمْ نائِمُونَ».
***
آتشى سوزان و صاعقه‌اى مرگبار، چنان بر آن مسلط شد كه «آن باغ خرم و سرسبز، همچون شب سياه و ظلمانى گرديد» و جز مشتى خاكستر از آن باقى نماند «فَأَصْبَحَتْ كَالصَّرِيمِ».
«طائِف» از ماده «طواف» در اصل، به معنى كسى است كه بر گرد چيزى


نام کتاب : تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 24  صفحه : 401
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست