responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 24  صفحه : 400
23- آنها حركت كردند در حالى كه آهسته با هم مى‌گفتند:
24- «مواظب باشيد امروز حتى يك فقير وارد بر شما نشود»!
25- آنها صبحگاه تصميم داشتند كه با قدرت از فقرا جلوگيرى كنند.
تفسير:
داستان عبرت‌انگيز «اصحاب الجنة»
به تناسب بحثى كه در آيات گذشته پيرامون ثروتمندان خودخواه و مغرور بود، كه بر اثر فزونى مال و فرزندان، پشت‌پا به همه چيز مى‌زنند، در اين آيات، داستانى را درباره عده‌اى از ثروتمندان پيشين كه داراى باغ خرم و سرسبزى بودند، و سرانجام بر اثر بخل و خيره‌سرى نابود شد، ذكر مى‌كند، داستانى كه به نظر مى‌رسد، در آن عصر در ميان مردم معروف بوده، و به همين دليل به آن استشهاد شده است.
نخست، مى‌فرمايد: «ما آنها را آزموديم همان گونه كه صاحبان باغ را آزمايش كرديم» «إِنَّا بَلَوْناهُمْ كَما بَلَوْنا أَصْحابَ الْجَنَّةِ».
در اين كه باغ كجا بوده؟ در سرزمين «يمن» در نزديكى شهر بزرگ «صنعاء»؟ يا در سرزمين «حبشه»؟ يا در ميان «بنى اسرائيل» در سرزمين «شام»؟ و يا «طائف»؟ گفتگو است، ولى مشهور همان «يمن» است.
ماجرا چنين بود: اين باغ در اختيار پيرمردى مؤمن قرار داشت، او به قدر نياز از آن برمى‌گرفت، و بقيه را به مستحقان و نيازمندان مى‌داد، اما هنگامى كه چشم از دنيا پوشيد، فرزندانش گفتند: ما خود به محصول اين باغ سزاوارتريم، چرا كه عيال و فرزندان ما بسيارند، و ما نمى‌توانيم مانند پدرمان عمل كنيم! و به اين ترتيب، تصميم گرفتند تمام مستمندان را كه هر ساله از آن بهره مى‌گرفتند، محروم سازند، و سرنوشت آنها همان شد كه در اين آيات مى‌خوانيم:


نام کتاب : تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 24  صفحه : 400
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست