مِنْ نِسائِهِمْ ما هُنَّ أُمَّهاتِهِمْ إِنْ أُمَّهاتُهُمْ إِلَّا اللَّائِي وَلَدْنَهُمْ».
مادر و فرزند بودن چيزى نيست كه با سخن درست شود، يك واقعيت عينى خارجى است، كه هرگز از طريق بازى با الفاظ، حاصل نمىشود، بنابراين، اگر انسان صد بار هم به همسرش بگويد: تو همچون مادر منى! حكم مادر پيدا نمىكند، و اين يك سخن خرافى و گزافهگوئى است.
و به دنبال آن مىافزايد: «آنها سخنى منكر و زشت مىگويند، و گفتارى باطل و بى اساس» «وَ إِنَّهُمْ لَيَقُولُونَ مُنْكَراً مِنَ الْقَوْلِ وَ زُوراً». «1»
درست است كه گوينده اين سخن، به اصطلاح قصد «اخبار» ندارد بلكه مقصود او «انشاء» است، يعنى مىخواهد اين جمله را به منزله صيغه طلاق قرار دهد، ولى به هر حال، محتواى اين جمله محتوائى است بى اساس، درست شبيه خرافه «پسرخواندگى» در زمان جاهليت، كه بچههائى را پسر خود مىخواندند، و احكام پسر را درباره او اجرا مىكردند، كه قرآن آن را نيز محكوم كرده، و سخنى باطل و بى اساس شمرده است، و مىگويد: ذلِكُمْ قَوْلُكُمْ بِأَفْواهِكُمْ: «اين سخنى است كه تنها با دهان مىگوئيد» و هيچ واقعيتى در آن نيست. «2»
مطابق اين آيه، «ظهار» عملى است حرام و منكر، ولى از آنجا كه تكاليف الهى، اعمال گذشته را شامل نمىشود، و از لحظه نزول حاكميت دارد، در پايان آيه مىفرمايد: «خداوند بخشنده و آمرزنده است» «وَ إِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ».
بنابراين، اگر مسلمانى قبل از نزول اين آيات، مرتكب اين عمل شده نبايد نگران باشد، خداوند او را مىبخشد.
بعضى از فقهاء و مفسران، معتقدند: الآن هم ظهار گناهى است بخشوده،