مورد مخلوقاتى است كه به حكم محدوديت، هرگاه توجه به چيزى كنند از چيز ديگر باز مىمانند.
ولى، اين تعبير در مورد خداوند چيزى جز تأكيد هر چه بيشتر بر مسأله رسيدگى به حساب، نخواهد بود، به گونهاى كه هيچ مثقال ذرهاى از قلم نخواهد افتاد، و چه عجيب است كه خداوند بزرگ، حساب بندگان كوچك خود را بر عهده گيرد، و چه هولناك و وحشتناك است يك چنين محاسبه؟!
«ثَقَلان» از ماده «ثِقْل» (بر وزن كبر) به معنى بار سنگين است، و به معنى «وزن» نيز آمده است، اما «ثَقَل» (بر وزن خبر) معمولًا به متاع و بار مسافر گفته مىشود، و اطلاق آن بر گروه جن و انس به خاطر سنگينى معنوى آنهاست؛ چرا كه خداوند به آنها از نظر عقل، شعور، علم و آگاهى، وزن و ارزش خاصى داده است، هر چند از نظر جسمى نيز در مجموع سنگينى قابل ملاحظهاى دارند، و لذا در آيه 2 سوره «زلزال» مىخوانيم: «وَ أَخْرَجَتِ الأَرْضُ أَثْقالَها»، كه يكى از معانى آن، خروج انسانها از قبرها به هنگام رستاخيز است، ولى به هر حال، اين تعبير آيه مورد بحث، بيشتر توجه به جنبه معنوى دارد، به خصوص اين كه در مورد گروه جن، به نظر مىرسد از نظر جسمى وزن چندانى نداشته باشند.
اين نكته نيز قابل تذكر است كه، ذكر خصوص اين دو گروه به خاطر آن است كه، عمده كسانى كه مكلف به تكاليف الهى هستند همينها مىباشند.
***
و بعد از ذكر اين معنى، باز اين سؤال را تكرار مىفرمايد: «كدامين يك از نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد «فَبِأَىِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ».
***
در تعقيب آيه گذشته كه از مسأله حساب دقيق الهى سخن مىگفت، باز جن