فرزندان من چنان باشد، كه نتائجش عائد من نيز بشود.
و تعبير «فِي ذُرِّيَّتِي» (در فرزندان من) به طور مطلق، اشاره به تداوم صلاح و نيكوكارى در تمام دودمان او است.
جالب اين كه در دعاى اول، پدر و مادر را شريك مىكند، و در دعاى سوم، فرزندان را، ولى در دعاى دوم، براى خود دعا مىكند، و اين گونه است انسان صالح، كه اگر با يك چشم به خويشتن مىنگرد، با چشم ديگر به افرادى كه بر او حق دارند، نگاه مىكند.
و در پايان آيه، دو مطلب را اعلام مىدارد، كه هر كدام بيانگر يك برنامه عملى مؤثر است، مىگويد: «پروردگارا! من در اين سن و سال به سوى تو بازمىگردم و توبه مىكنم» «إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ».
به مرحلهاى رسيدهام كه بايد خطوط زندگى من تعيين گردد، و تا به آخر عمر همچنان ادامه يابد، آرى، من به مرز چهلسالگى رسيدهام و براى بندهاى چون من چقدر زشت و نازيباست كه به سوى تو نيايم، و خودم را از گناهان با آب توبه نشويم.
ديگر اين كه: مىگويد: «من از مسلمين هستم» «وَ إِنِّي مِنَ الْمُسْلِمِينَ».
در حقيقت، اين دو جمله پشتوانهاى است براى آن دعاهاى سهگانه، و مفهومش اين است: چون من توبه كردهام، و تسليم مطلق در برابر فرمان توأم، تو نيز بزرگوارى كن، و مرا مشمول آن نعمتها بفرما.
***
آيه بعد، بيان گويائى است از اجر و پاداش اين گروه از مؤمنان شكرگزارِ صالح العمل و توبهكار، كه به سه پاداش مهم در آن اشاره شده است.
نخست مىفرمايد: «آنها كسانى هستند كه ما بهترين اعمالشان را قبول مىكنيم» «أُولئِكَ الَّذِينَ نَتَقَبَّلُ عَنْهُمْ أَحْسَنَ ما عَمِلُوا».
چه بشارتى از اين بالاتر كه خداوند بزرگ و قادر و منان، عمل بنده ضعيف و