از «ابن عباس» نيز نقل شده: مَنْ بَلَغَ الْأَرْبَعِيْنَ وَ لَمْيَغْلِبْ خَيْرُهُ شَرَّهُ فَلْيَتَجَهَّزْ الَى النَّارِ!: «هر كس چهل سال بر او بگذرد و نيكى او بر بديش غالب نشود آماده آتش جهنم گردد»! «1»
به هر حال، قرآن به دنباله اين سخن مىافزايد: اين انسان لايق و با ايمان، هنگامى كه به چهلسالگى رسيد، سه چيز را از خدا تقاضا مىكند: نخست مىگويد: «پروردگارا! به من الهام ده، و توفيق بخش تا شكر نعمتى را كه به من و پدر و مادرم ارزانى داشتى به جا آورم» «قالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَ عَلى والِدَيَّ». «2»
اين تعبير، نشان مىدهد كه انسانِ با ايمان، در چنين سن و سالى، هم از عمق و وسعت نعمتهاى خدا بر او، آگاه مىگردد، و هم از خدماتى كه پدر و مادر به او كرده، كه تا به اين حد رسيده؛ چرا كه در اين سن و سال، معمولًا خودش پدر يا مادر مىشود، و زحمات طاقتفرسا و ايثارگرانه آن دو را با چشم خود مىبيند، و بىاختيار به ياد آنها مىافتد، و به جاى آنها در پيشگاه خدا شكرگزارى مىكند.
در دومين تقاضا عرضه مىدارد: «خداوندا! به من توفيق ده تا عمل صالح به جا آورم، عملى كه تو از آن خشنود باشى» «وَ أَنْ أَعْمَلَ صالِحاً تَرْضاهُ».
و بالاخره، در سومين تقاضايش عرض مىكند: «خداوندا! صلاح و درستكارى را در فرزندان و دودمان من، تداوم بخش» «وَ أَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي».
تعبير به «لِى» (براى من)، ضمناً اشاره به اين است كه صلاح و نيكى