زيرا موسى عليه السلام، اطمينان داشت كه با در دست داشتن آن معجزات باهرات، و دلائل قوى و سلطان مبين، و وعدههاى الهى، به پيشرفت خود در ميان قشرهاى مختلف مردم ادامه خواهد داد، و انقلابش به زودى به ثمر خواهد نشست، لذا، به همين اندازه قانع بود كه آنها سد راهش نشوند و مزاحمش نگردند.
ولى مگر ممكن است جباران مغرور، كه قدرت شيطانى و منافع نامشروعشان را در خطر مىبينند، خاموش بنشينند، و چنين پيشنهادى را بپذيرند؟ آيات آينده، دنباله اين ماجرا را بيان خواهد كرد.
***