ارادهاى ندارند، و بايد چنين باشد؛ چرا كه بعد از پاكسازى قلب و جان از آثار گناه كه موانع راه حقند، تسليم و اجابت قطعى است.
ولى، از آنجا كه در ميان اوامر الهى، مسائل بسيار مهمى وجود دارد كه بالخصوص، بايد انگشت روى آن گذاشت، چند موضوع مهم را به دنبال آن يادآور مىشود، كه مهمترين آنها «نماز» است، نمازى كه ستون دين، پيوند خلق و خالق، مربى نفوس، معراج مؤمن و نهىكننده از فحشاء و منكر است.
بعد از آن، مهمترين مسأله اجتماعى همان اصل «شورى» است كه بدون آن همه كارها ناقص است، يك انسان هر قدر از نظر فكرى نيرومند باشد، نسبت به مسائل مختلف تنها از يك يا چند بُعد مىنگرد، و لذا ابعاد ديگر بر او مجهول مىماند، اما هنگامى كه مسائل در «شورى» مطرح گردد، و عقلها و تجارب و ديدگاههاى مختلف، به كمكِ هم بشتابند، مسائل كاملًا پخته و كم عيب و نقص مىگردد، و از لغزش دورتر است.
لذا در حديث پر معنائى از پيغمبر گرامى اسلام صلى الله عليه و آله مىخوانيم: إِنَّهُ ما مِنْ رَجُلٍ يُشاوِرُ أَحَداً إِلَّا هُدِىَ إِلَى الرُّشْدِ: «احدى در كارهاى خود مشورت نمىكند مگر اين كه به راه راست و مطلوب هدايت مىشود».
قابل توجه اين كه: تعبير در اينجا به صورتى است كه آن را يك برنامه مستمر مؤمنان مىشمرد، نه تنها در يك كار زودگذر و موقت، مىگويد همه كارهاى آنها در ميانشان به صورت «شورى» است، و جالب اين كه خود پيامبر صلى الله عليه و آله با اين كه عقل كل بود و با مبدأ وحى، ارتباط داشت، در مسائل مختلف اجتماعى و اجرائى، در جنگ و صلح و امور مهم ديگر، به مشورت با ياران مىنشست، و حتى گاه نظر آنها را ترجيح مىداد، با اين كه مشكلاتى از اين ناحيه حاصل مىشد، تا الگو و اسوهاى براى مردم باشد، چرا كه بركات مشورت، از زيانهاى احتمالى آن به مراتب بيشتر است.