128 و 129 سوره «شعرا» بيان شده است).
ولى به هر حال، «نيروهائى را كه به دست مىآوردند هرگز به هنگام وزش طوفان بلا و عذاب الهى، نتوانست آنها را بىنياز سازد و نجات دهد» «فَما أَغْنى عَنْهُمْ ما كانُوا يَكْسِبُونَ». «1»
بلكه تمام اين قدرتها در لحظاتى كوتاه، در هم كوبيده شدند، كاخها روى هم ريختند و ويران گشتند، و لشكريان عظيم و قدرتمند، همچون برگ خزان بر زمين افتادند، و يا در ميان امواج كوه پيكر، دفن شدند!
جائى كه آنها با آن همه قدرت چنين سرنوشتى پيدا كردند، اين مشركان ضعيف و ناتوان «مكّه» كه در برابر آنها چيزى به حساب نمىآيند، چه مىانديشند؟!
***
در آيه بعد، به چگونگى برخورد آنها با پيامبران و معجزات و دلائل روشن انبياء اشاره كرده مىگويد: «هنگامى كه رسولان آنها با معجزات و دلائل روشن به سراغ آنها آمدند، از آنان روى گرداندند، و تنها به معلوماتى كه خود داشتند دل بستند و خوشحال بودند، و غير آن را هيچ شمردند» «فَلَمَّا جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّناتِ فَرِحُوا بِما عِنْدَهُمْ مِنَ الْعِلْمِ».
و همين امر، سبب شد تا «آنچه را از عذاب و تهديدهاى الهى، به باد استهزاء مىگرفتند، بر سر آنان فرود آيد» «وَ حاقَ بِهِمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ».
در اين كه منظور از اين علم و دانشى كه آنها به آن مغرور بودند، و خود را با