تعبير به «ضرب فى الارض» به جاى سفر، به خاطر آن است كه مسافران مخصوصاً آنها كه براى هدفهاى مهمى پياده به سفر مىروند، پيوسته پاى بر زمين مىكوبند و پيش مىروند.
بنابراين، كسانى كه مىتوانند تأمين زندگى كنند، بايد مشقت و رنج سفر را تحمل كرده، از دسترنج ديگران استفاده نكنند، مگر اين كه كار مهمترى همچون جهاد در راه خدا يا فرا گرفتن علوم واجب، مانع از سفر گردد.
و در دومين توصيف از آنان، مىفرمايد: «كسانى كه افراد نادان و بى اطلاع، آنها را از شدت عفاف غنى مىپندارند» «يَحْسَبُهُمُ الْجاهِلُ أَغْنِياءَ مِنَ التَّعَفُّفِ».
ولى اين سخن، به آن مفهوم نيست كه اين نيازمندان با شخصيت، قابل شناخت نيستند، لذا مىافزايد: «آنها را از چهرههايشان مىشناسى» «تَعْرِفُهُمْ بِسيماهُمْ».
«سيما» در لغت به معنى علامت و نشانه است «1»
و اين كه در فارسى امروز آن را به معنى چهره و صورت به كار مىبرند، معنى تازهاى است و گرنه در مفهوم عربى آن، چنين معنايى ذكر نشده است، به هر حال منظور اين است: آنها گر چه سخنى از حال خود نمىگويند، ولى در چهرههايشان نشانههايى از رنجهاى درونى وجود دارد كه براى افراد فهميده آشكار است، آرى، «رنگ رخساره خبر مىدهد از سرّ درون».
و در سومين توصيف از آنان مىفرمايد: آنها چنان بزرگوارند كه: «هرگز چيزى با اصرار از مردم نمىخواهند» «لايَسْئَلُونَ النَّاسَ إِلْحافاً». «2»
اصولًا آنها از مردم چيزى نمىخواهند، چه رسد به اين كه اصرار در سؤال