شونده است و به اين ترتيب، كسى كه اميد شفاعت را دارد موظف است در اين جهان ارتباط معنوى با شخصى كه انتظار دارد از او شفاعت كند، بر قرار سازد و اين ارتباط در حقيقت يك نوع وسيله تربيت براى شفاعت شونده خواهد بود، كه او را به افكار و اعمال و مكتب شخص «شفاعت كننده» نزديك مىكند و در نتيجه شايسته شفاعت مىشود.
به اين ترتيب، شفاعت يك عامل تربيت است نه يك وسيله پارتى بازى و فرار از زير بار مسئوليت، و از اينجا روشن مىشود شفاعت تغييرى در اراده پروردگار نسبت به گناهكار نمىدهد، بلكه اين گناهكار است كه با ارتباط معنوى با شفاعت كننده، نوعى تكامل و پرورش مىيابد و به سرحدّى مىرسد كه شايسته عفو خدا مىگردد (دقت كنيد!).
***
3- منظور از عرش و كرسى چيست؟
«كرسى» از نظر ريشه لغوى از «كِرْس» (بر وزن ارث) گرفته شده كه به معنى اصل و اساس مىباشد و گاهى نيز به هر چيزى كه بهم پيوسته و تركيب شده است گفته مىشود، و به همين جهت به تختهاى كوتاه «كُرْسى» مىگويند و نقطه مقابل آن «عَرْش» است كه به معنى چيز «مسقّف»، يا خود سقف و يا تخت پايه بلند مىآيد.
و از آنجا كه استاد و معلم به هنگام تدريس و تعليم بر كرسى مىنشيند گاهى كلمه كرسى كنايه از «علم» مىباشد.
و نظر به اين كه «كرسى» تحت اختيار و زير نفوذ و سيطره انسان است، گاهى به صورت كنايه از «حكومت»، «قدرت» و فرمانروائى بر منطقهاى به كار مىرود.