نيرومند «جالوت»، نمايان و ظاهر شد، و در برابر آن قدرت عظيم صف كشيدند، دست به دعا برداشتند و از خداوند سه چيز طلب كردند:
نخست صبر و شكيبائى و استقامت، در آخرين حدّ آن، لذا تعبير به «أَفْرِغْ عَلَيْنا صَبْراً» كردند كه از ماده «افْراغ» به معنى ريختن آب يا ماده سيال ديگر از ظرف، به طورى كه ظرف كاملًا خالى شود، نكره بودن «صبر» نيز تأكيدى به اين مطلب است.
تكيه بر ربوبيت پروردگار (رَبَّنا) و تعبير به «افراغ» كه به معنى خالى كردن پيمانه است، و تعبير به «عَلى» كه بيانگر نزول از طرف بالا است و تعبير به «صَبْراً» كه در اين گونه موارد دلالت بر عظمت دارد، هر كدام نكتهاى در بر دارد كه مفهوم اين دعا را كاملًا عميق و پر مايه مىكند.
دومين تقاضاى آنها از خدا اين بود: «گامهاى ما را استوار بدار» تا از جا كنده نشود و فرار نكنيم، در حقيقت، دعاى اول جنبه باطنى و درونى داشت و اين دعا جنبه ظاهرى و برونى دارد و مسلماً ثبات قدم از نتايج روح استقامت و صبر است.
سومين تقاضاى آنها اين بود: «ما را در برابر اين قوم كافر يارى فرما و پيروز كن» كه در واقع هدف اصلى را تشكيل مىدهد و نتيجه نهايى صبر و استقامت و ثبات قدم است.
***
به يقين خداوند چنين بندگانى را تنها نخواهد گذاشت هر چند عدد آنها كم و عدد دشمن زياد باشد، لذا در آيه بعد مىفرمايد: «آنها به فرمان خدا سپاه دشمن را شكست دادند و به هزيمت واداشتند» «فَهَزَمُوهُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ».
«و داود (جوان كم سن و سال و نيرومند شجاعى كه در لشكر طالوت بود)