248- و پيامبرشان به آنها گفت: «نشانه حكومت او، اين است كه «صندوق عهد» به سوى شما خواهد آمد. (همان صندوقى كه) در آن، آرامشى از پروردگار شما، و يادگارهاى خاندان موسى و هارون قرار دارد؛ در حالى كه فرشتگان، آن را حمل مىكنند.
در اين موضوع، نشانهاى (روشن) براى شماست؛ اگر ايمان داشته باشيد».
249- و هنگامى كه طالوت (به فرماندهى لشكر بنىاسرائيل منصوب شد، و) سپاهيان را با خود بيرون برد، به آنها گفت: «خداوند، شما را به وسيله يك نهر آب، آزمايش مىكند، آنها كه (به هنگام تشنگى،) از آن بنوشند، از من نيستند، و آنها كه جز يك پيمانه با دست خود، بيشتر از آن نخورند، از من هستند»! پس جز عده كمى، همگى از آن آب نوشيدند. سپس هنگامى كه او، و افرادى كه با او ايمان آورده بودند، از آن نهر گذشتند، (از كمى نفرات خود، ناراحت شدند؛ و عدهاى) گفتند: «امروز، ما توانايى مقابله با «جالوت» و سپاهيان او را نداريم». اما آنها كه مىدانستند خدا را ملاقات خواهند كرد (و به روز رستاخيز، ايمان داشتند) گفتند: «چه بسيار گروههاى كوچكى كه به فرمان خدا، بر گروههاى عظيمى پيروز شدند»! و خداوند، با صابران (و استقامت كنندگان) است.
250- و هنگامى كه در برابر «جالوت» و سپاهيان او قرار گرفتند گفتند: «پروردگارا! پيمانه شكيبايى و استقامت را بر ما بريز! و قدمهاى ما را ثابت بدار! و ما را بر جمعيت كافران، پيروز بگردان»!
251- سپس به فرمان خدا، آنها سپاه دشمن را به هزيمت واداشتند؛ و «داود» (نوجوان شجاعى كه در لشكر «طالوت» بود)، «جالوت» را كشت؛ و خداوند، حكومت و دانش را به او بخشيد؛ و از آنچه مىخواست به او تعليم داد. و اگر خداوند، بعضى از مردم را به وسيله بعضى ديگر دفع نمىكرد، زمين را فساد فرا مىگرفت، ولى خداوند نسبت به جهانيان، لطف و احسان دارد.
252- اينها، آيات خداست كه به حق، بر تو مىخوانيم؛ و تو، از رسولان (ما) هستى.