خواند و عرض كرد: شيطان مرا به رنج و عذاب افكنده» «وَ اذْكُرْ عَبْدَنا أَيُّوبَ إِذْ نادى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الشَّيْطانُ بِنُصْبٍ وَ عَذابٍ».
«نُصْب» (بر وزن عسر) و «نَصَب» (بر وزن حسد) هر دو، به معنى بلا و شرّ است.
از اين آيه، اولًا مقام والاى ايوب عليه السلام در پيشگاه خدا، به عنوان «عَبْدَنا» (بنده ما) به خوبى استفاده مىشود، ثانياً اشاره سربستهاى است به گرفتاريهاى شديد و طاقتفرسا و درد و رنج فراوان ايوب عليه السلام.
شرح اين ماجرا در قرآن نيامده، ولى در كتب معروف حديث و در تفاسير به اين صورت نقل شده است:
كسى از امام صادق عليه السلام سؤال كرد: بلائى كه دامنگير ايوب شد، براى چه بود؟ (شايد فكر مىكرد، كار خلافى از او سر زده بود كه خداوند او را مبتلا ساخت).
امام عليه السلام در پاسخ او جواب مشروحى فرمود كه خلاصهاش چنين است:
«ايوب به خاطر كفران نعمت، گرفتار آن مصائب عظيم نشد، بلكه به عكس به خاطر شكر نعمت بود، زيرا شيطان به پيشگاه خدا، عرضه داشت: اگر ايوب را شاكر مىبينى به خاطر نعمت فراوانى است كه به او دادهاى، مسلماً اگر اين نعمتها از او گرفته شود، او هرگز بنده شكرگزارى نخواهد بود!
خداوند، براى اين كه اخلاص ايوب را بر همگان روشن سازد، و او را الگوئى براى جهانيان قرار دهد، كه به هنگام «نعمت» و «رنج»، هر دو «شاكر» و «صابر» باشند، به شيطان اجازه داد كه بر دنياى او مسلط گردد. شيطان از خدا خواست: اموال سرشار ايوب، زراعت و گوسفندانش و همچنين فرزندان او از ميان بروند، و آفات و بلاها در مدت كوتاهى آنها را از ميان برد، ولى، نه تنها