توجه به اين امور سبب شد كه گروهى از ما بخواهند كه به نوبه خود دست به تأليف تفسيرى بزنيم به اين اميد كه اين نيازها را برطرف سازد، و چون اين كار سنگين بود جمعى از اهل فضل را كه همسفران خوبى در اين راه طولانى و پرفراز و نشيب بوده و هستند به كمك و همكارى دعوت شدند تا با تشريك مساعى اين مشكل حل شود، اين كار بحمد اللَّه قرين موفقيت شد، و محصولى داد كه با استقبال فوقالعاده همه قشرها مواجه گرديد، به طورى كه در اكثر نقاط مردم در سطوح مختلف به اين تفسير روى آوردند و مجلدات آن كه تا كنون به نوزده جلد رسيده (و اين هيجدهمين جلد آن است) كراراً چاپ و منتشر شده است «و خدا را بر اين موفقيت سپاس مىگوئيم».
*** در مقدمه اين جلد لازم است نظر خوانندگان عزيز را به چند نكته جلب كنم:
1- كراراً سؤال مىكنند مجموع اين تفسير در چند جلد تمام خواهد شد؟ در جواب بايد بگويم: حدود بيست و پنج جلد.
2- كراراً مىگويند چرا مجلدات تفسير با فاصله زياد زمانى منتشر مىشود؟
بايد توجه داشت ما نهايت كوشش رادر سرعت بخشيدن به كار داريم و حتى در سفر وحضر، گاهى در تبعيدگاه، و گاهى در بستر بيمارى، آن را ادامه دادهايم، اما از آنجا كه نمىتوان نظم و عمق مباحث را فداى سرعت عمل نمود بايد كارى كرد كه ميان اين هر دو تا آنجا كه ممكن است جمع شود، و از سوى ديگر مشكلات فوقالعاده چاپ و تهيه كاغذ و مانند آن را (مخصوصاً در زمان جنگ) نبايد از نظر دور داشت كه آن هم يك عامل مهم تأخير بوده است.
3- گاهى مىپرسند اگر اين تفسير به قلم افراد مختلف تهيه گردد هماهنگ نمىتواند باشد.