responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 18  صفحه : 64
بت معروف طايفه «موآبيان» و بت «مولك»- بت مخصوص طايفه «بنى عمون» بنا كرد و به بت «عشترون» بت «صيدونيان» نيز علاقه خاصى پيدا كرد و همه اينها در سر پيرى واقع شد!
3- خداوند به خاطر اين انحراف و گناه بزرگ مجازاتى براى او قائل شد، و آن مجازات اين بود كه كشور او را از دستش بگيرد، ولى نه از دست خودش بلكه از دست فرزندش «رحبعام»! و به او مهلت خواهد داد، هر چه مى‌خواهد سلطنت كند، اين هم به خاطر بنده خاص خدا داود عليه السلام پدر سليمان بود، همان بنده خاص خدا كه طبق تصريح تورات- العياذ باللّه- مرتكب قتل نفس و زناى محصنه، و تصاحب زن افسر رشيد و خدمتگزار خود گرديده بود!! آيا اين تهمتهاى ناروا را كسى مى‌تواند، به ساحت مقدس مردى، مانند سليمان نسبت دهد؟!
اگر ما سليمان عليه السلام را- همانطور كه قرآن مى‌گويد- پيامبر بدانيم، كه وضع روشن است، و اگر هم او را در رديف پادشاهان بنى اسرائيل بدانيم، باز چنين نسبتهائى ممكن نيست درباره او صادق باشد.
چه اين كه، اگر او را پيامبر ندانيم، مسلماً تالى تلو پيامبر بوده، زيرا دو كتاب از كتب «عهد قديم» يكى به نام «مواعظ سليمان- يا- حكمتهاى سليمان» و ديگرى به نام «سرود سليمان» از گفته‌هاى اين مرد بزرگ الهى است.
به راستى يهوديان و مسيحيان كه به تورات كنونى معتقدند، چه جوابى براى اين سؤالات دارند؟ و اين رسوائى‌ها را چگونه مى‌پذيرند؟!
*** 4- شكرگزاران واقعى اندك‌اند
قبل از هر چيز، در اين زمينه توجه به ريشه اصلى لغت «شكر» لازم است:
«راغب» در «مفردات» مى‌گويد: «شكر» همان تصور نعمت و اظهار آن


نام کتاب : تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 18  صفحه : 64
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست