نُصِرْتُ بِالرُّعْبِ فَهُوَ يَسِيْرُ أَمامِى مَسِيْرَةَ شَهْرٍ، وَ أُعْطِيْتُ الشَّفاعَةَ فَادَّخَرْتُها لِامَّتِى يَوْمَ الْقِيامَةِ: «پنج چيز خداوند به من مرحمت فرموده- و اين را از روى فخر و مباهات نمىگويم (بلكه به عنوان شكر نعمت مىگويم)- من به تمام انسانها از سفيد و سياه مبعوث شدام، و زمين براى من پاك و پاككننده، و همه جاى آن مسجد و معبد قرار داده شده، غنيمت جنگى براى من حلال است،- در حالى كه براى هيچ كس قبل از من حلال نشده بود،- من به وسيله رعب و وحشت در دل دشمنان، يارى شدهام (و خداوند رعب ما را در دل خصم ما افكنده) به طورى كه در پيشاپيش من به اندازه يك ماه راه طى طريق مىكند، و مقام شفاعت، به من داده شده و من آن را براى امتم در قيامت ذخيره كردهام». «1»
گر چه در حديث فوق، تصريحى به تفسير آيه نشده، ولى احاديث ديگرى در اين زمينه داريم كه، يا در آن تصريح به تفسير آيه شده، و يا تعبير «للناس كافة» كه همان تعبير آيه فوق است، «2» آمده و همگى نشان مىدهد: آيه فوق ناظر به جهانى بودن دعوت پيامبر صلى الله عليه و آله مىباشد.
تفسير ديگرى كه براى آيه ذكر شده از معنى دوم «كف» به معنى «منع» گرفته شده است، طبق اين تفسير «كافه» صفت پيامبر مىشود «3» و منظور اين است:
خداوند پيامبر را به عنوان يك «بازدارنده» براى انسانها از كفر و معصيت و گناه فرستاده است، ولى تفسير اول، نزديكتر به نظر مىرسد.
به هر حال، از آنجا كه انسانها همه داراى غريزه جلب نفع و دفع ضرر هستند، پيامبران نيز داراى مقام «بشارت» و «انذار» بودهاند، تا اين هر دو غريزه