پيامبر صلى الله عليه و آله بخواهد به انتظارات آنها پاسخ گويد، و زنانى را هر چند به صورت عقد، و نه به صورت عروسى، در اختيار خود گيرد، دردسرهاى فراوانى ايجاد مىشود.
لذا، خداوند حكيم با يك قانون محكم، جلو اين كار را گرفت و او را از هرگونه ازدواج مجدد، و يا تبديل زنان موجود، نهى كرد.
در اين وسط شايد افرادى بودند كه: براى رسيدن به مقصود خود، به اين بهانه متوسل مىشدند كه همسران تو غالباً بيوه هستند، و در ميان آنها زنان مسنى يافت مىشوند كه هيچ بهرهاى از جمال ندارند، شايسته است كه با زنى صاحب جمال، ازدواج كنى، قرآن مخصوصاً روى اين مسأله نيز تكيه و تأكيد مىكند كه، حتى اگر زنان صاحب جمالى نيز باشند، حق ازدواج با آنها نخواهى داشت.
به علاوه، حقشناسى ايجاب مىكرد، بعد از وفادارى همسرانش با او و ترجيح دادن زندگى ساده معنوى پيامبر صلى الله عليه و آله را بر هر چيز ديگر، خداوند براى حفظ مقام آنها چنين دستورى را به پيامبر صلى الله عليه و آله بدهد.
و اما در مورد كنيز كه مجاز شده، به خاطر آنست كه مشكل و گرفتارى پيامبر صلى الله عليه و آله از ناحيه زنان آزاد بود، لذا ضرورتى نداشت كه اين حكم در اين مورد محدود شود، هر چند پيامبر صلى الله عليه و آله از اين استثناء نيز طبق گواهى تاريخ استفاده نكرد.
اين چيزى است كه از ظاهر آيه به نظر مىرسد.
***
2- روايات مخالف
در روايات متعددى كه بعضى از نظر سند ضعيف، و بعضى قابل ملاحظه است جمله: «لايَحِلُّ لَكَ النِّساءُ مِنْ بَعْدُ» اشاره به زنانى گرفته شده كه در آيات