هم دارند (آفرينش آسمان، و معلق بودن كرات در فضا، و نيز آفرينش كوهها براى حفظ ثبات زمين، و سپس آفرينش جنبندگان، و بعد از آن آب و گياهان كه وسيله تغذيه آنها است) اشاره مىكند.
مىفرمايد: «خداوند آسمانها را بدون ستونى كه آن را ببينيد آفريد» «خَلَقَ السَّماواتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها».
«عَمَد» (بر وزن قمر) جمع «عمود» به معنى ستون است، و مقيد ساختن آن به «تَرَوْنَها»، دليل بر اين است كه: آسمان ستونهاى مرئى ندارد، مفهوم اين سخن آنست كه: ستونهائى دارد اما قابل رؤيت نيست، و چنان كه پيش از اين هم در تفسير سوره «رعد» گفتهايم، اين تعبير، اشاره لطيفى است به قانون «جاذبه و دافعه»، كه همچون ستونى بسيار نيرومند اما نامرئى، كرات آسمانى را در جاى خود نگه داشته.
در حديثى كه «حسين بن خالد» از «امام على بن موسى الرضا» عليه السلام نقل كرده، به اين معنى تصريح شده است، فرمود: سُبْحانَ اللَّهِ، أَ لَيْسَ اللَّهُ يَقُولُ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها؟ قُلْتُ بَلى، فَقالَ: ثَمَّ عَمَدٌ وَ لكِنْ لاتَرَوْنَها: «منزه است خدا، آيا خداوند نمىفرمايد، بدون ستونى كه آن را مشاهده كنيد؟ راوى مىگويد: عرض كردم آرى، فرمود: پس ستونهائى هست ولى شما آن را نمىبينيد»!. «1»- «2»
به هر حال، جمله فوق، يكى از معجزات علمى قرآن مجيد است كه شرح بيشتر آن را در ذيل آيه 2 سوره «رعد» (جلد 10، صفحه 110) آورديم.
سپس، درباره فلسفه «آفرينش كوهها» مىگويد: «خداوند در زمين كوههائى افكند تا شما را مضطرب و متزلزل نكند» «وَ أَلْقى فِي الأَرْضِ رَواسِيَ أَنْ تَمِيدَ