«چه كسى ستمكارتر است از آن كس كه آيات پروردگارش، به او تذكر داده شده و او از آن اعراض كرده و روى برگردانده است» «وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذُكِّرَ بِآياتِ رَبِّهِ ثُمَّ أَعْرَضَ عَنْها».
«مسلماً ما از اين مجرمان بىايمان انتقام خواهيم گرفت» «إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمِينَ مُنْتَقِمُونَ».
اينها در حقيقت كسانى هستند كه، نه مواهب و نعمتهاى الهى در آنها مؤثر افتاده، و نه عذاب و بلاى هشدار دهنده او، بنابراين ظالمتر از اينها كسى نيست، و اگر از آنها انتقام گرفته نشود، از چه كسى انتقام گرفته شود؟!
روشن است: با توجه به آيات گذشته، منظور از «مجرمان» در اينجا منكران مبدأ يا معاد و گنهكاران بىايمان است.
در آيات قرآن بارها گروهى به عنوان «أظلم» (ظالمترين افراد) معرفى شدهاند، هر چند تعبيرهاى آن مختلف است، اما در واقع همه به ريشه كفر و شرك و بىايمانى باز مىگردد، بنابراين مفهوم «ظالمترين» كه به اصطلاح صفت عالى است، خدشهدار نمىشود.
تعبير به «ثُمَّ» در آيه فوق كه معمولًا براى بيان فاصله مىباشد، ممكن است اشاره به اين باشد كه: به اين گونه افراد، مجال كافى براى مطالعه داده مىشود، هرگز مخالفتهاى ابتدائى آنها سبب انتقام الهى نمىگردد، اما بعد از پايان گرفتن فرصت لازم، مستحق انتقام خداوند خواهند شد.
ضمناً بايد توجه داشت: تعبير به «انتقام» از نظر لغت عرب به معنى «مجازات كردن» است، هر چند مفهوم «تشفّى قلب» (فرونشاندن سوز درون) در مفهوم اين كلمه در استعمالات روزمره افتاده است ولى در معنى اصلى لغوى آن وجود ندارد.