عذاب دنيا داراى دو وصف است «كوچك بودن» و «نزديك بودن» و به هنگام تهديد مناسب نيست كه روى كوچك بودن آن تكيه شود، بلكه بايد روى نزديك بودنش تكيه كرد.
و عذاب آخرت، نيز داراى دو وصف است: «دور بودن» و «بزرگ بودن» و در مورد آن نيز مناسب اين است كه روى «بزرگ بودنش» تكيه شود نه «دور بودنش» (دقت كنيد).
تعبير به «لَعَلَّ» در جمله «لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ»- چنان كه قبلًا نيز گفتهايم- به خاطر اين است كه: چشيدن عذابهاى هشدار دهنده، علت تامه براى بيدارى نيست، بلكه جزء علت است، و نياز به زمينه آماده دارد، و بدون اين شرط به نتيجه نمىرسد، و كلمه «لَعَلَّ» اشاره به اين حقيقت است.
ضمناً، از اين آيه يكى از فلسفههاى مهم مصائب و بلاها و رنجها كه از سؤالانگيزترين مسائل در بحث توحيد، خداشناسى و عدل پروردگار است روشن مىگردد.
نه تنها در اينجا كه در آيات ديگر قرآن نيز، به اين حقيقت اشاره شده است، از جمله در آيه 94 سوره «اعراف» مىخوانيم: وَ ما أَرْسَلْنا فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَبِيٍّ إِلَّا أَخَذْنا أَهْلَها بِالْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ يَضَّرَّعُونَ: «ما در هيچ شهر و ديارى پيامبرى نفرستاديم مگر اين كه مردم آنجا را گرفتار مشكلات و زيانها ساختيم تا بيدار شوند و به درگاه خدا روى آورند».
***
و از آنجا كه هر گاه هيچ يك از وسائل بيدار كننده، حتى مجازات الهى سود ندهد، راهى جز انتقام پروردگار از اين گروه، كه ظالمترين افرادند وجود ندارد، در آيه بعد چنين مىفرمايد: