شما يقين داريد صالح از طرف پروردگارش فرستاده شده؟ و آنها جواب دادند:
آرى، ما به آنچه او مأموريت يافته ايمان آورديم، ولى مستكبران گفتند: ما به آنچه شما ايمان آوردهايد كافريم».
البته اين درگيرى دو گروه مؤمن و كافر، در مورد بسيارى از پيامبران صدق مىكند هر چند بعضى از آنها از اين مقدار طرفدار هم محروم ماندند و همگى تقريباً به صف منكران پيوستند.
***
صالح عليه السلام براى بيدار ساختن آنها به انذارشان پرداخت و از عذابهاى دردناك الهى آنها را بر حذر داشت، اما آنها نه تنها پند نگرفتند و بيدار نشدند، بلكه همين مطلب را مستمسكى براى لجاجت خويش ساخته و با اصرار از او خواستند: اگر راست مىگوئى چرا مجازات الهى دامان ما را فرو نمىگيرد (اين مطلب در آيه 77 سوره «اعراف» صريحاً آمده است).
ولى صالح عليه السلام به آنها «گفت: اى قوم من! چرا پيش از تلاش و كوشش براى جلب نيكىها، براى عذاب و بدىها عجله داريد»؟ «قالَ يا قَوْمِ لِمَ تَسْتَعْجِلُونَ بِالسَّيِّئَةِ قَبْلَ الْحَسَنَةِ».
چرا تمام فكر خود را روى فرا رسيدن عذاب الهى متمركز مىكنيد، اگر عذاب الهى شما را فرو گيرد، به حياتتان خاتمه مىدهد و مجالى براى ايمان باقى نخواهد ماند، بيائيد صدق گفتار مرا در بركات و رحمت الهى كه در سايه ايمان به شما نويد مىدهد، بيازمائيد «چرا از پيشگاه خدا تقاضاى آمرزش گناهان خويش نمىكنيد تا مشمول رحمت او واقع شويد» «لَوْ لا تَسْتَغْفِرُونَ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ».
چرا فقط دنبال بدىها و تقاضاى نزول عذاب هستيد؟ اين لجاجت و