مىدارند و راه خود را به سوى مقصد مىشكافند و پيش مىروند.
البته فلاح و رستگارى، معنى وسيعى دارد كه هم پيروزىهاى مادى را شامل مىشود، و هم معنوى را، و در مورد مؤمنان هر دو بعد منظور است.
پيروزى و رستگارى دنيوى، در آن است كه انسان آزاد، سربلند، عزيز و بى نياز زندگى كند، و اين امور، جز در سايه ايمان امكان پذير نيست، و رستگارى آخرت در اين است كه در جوار رحمت پروردگار، در ميان نعمتهاى جاويدان، در كنار دوستان شايسته و پاك، و در كمال عزت و سربلندى به سر برد.
«راغب» در «مفردات» ضمن تشريح اين معنى، مىگويد: «فلاح دنيوى در سه چيز خلاصه مىشود: بقاء و غنا و عزت، و فلاح اخروى در چهار چيز: بَقاءٌ بِلا فَناء، وَ غِنى بِلا فَقْر، وَ عِزٌّ بِلا ذُلّ، وَ عِلْمٌ بِلا جَهْل: «بقاى بدون فنا، بى نيازى بدون فقر، عزت بدون ذلت، و علم خالى از جهل».
***
آن گاه به بيان اين صفات پرداخته و قبل از هر چيز انگشت روى نماز مىگذارد، مىگويد: «آنها كسانى هستند كه در نمازشان خاشعند» «الَّذِينَ هُمْ فِي صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ».
«خاشعون» از ماده «خشوع» به معنى حالت تواضع و ادب جسمى و روحى است كه در برابر شخص بزرگ يا حقيقت مهمى در انسان پيدا مىشود، و آثارش در بدن ظاهر مىگردد.
در اينجا قرآن «اقامه صلوة» (خواندن نماز) را نشانه مؤمنان نمىشمارد بلكه خشوع در نماز را از ويژگىهاى آنان مىشمرد، اشاره به اين كه نماز آنها الفاظ و حركاتى بى روح و فاقد معنى نيست، بلكه به هنگام نماز آنچنان حالت توجه به پروردگار در آنها پيدا مىشود كه از غير او جدا مىگردند و به او