«اجر و پاداشى كه جاودانى است و تا ابد در آن خواهند ماند» «ماكِثِينَ فِيهِ أَبَداً».
***
آنگاه به يكى از انحرافات عمومى مخالفان، اعم از نصارى و يهود و مشركان، اشاره كرده مىگويد: «ديگر از هدفهاى اين كتاب آسمانى آن است كه پيامبر به وسيله آن، كسانى را كه براى خدا فرزند قائل شدند، انذار كند» «وَ يُنْذِرَ الَّذِينَ قالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَداً».
هم مسيحيان را به خاطر اعتقاد به اين كه: «مسيح» فرزند خدا است، هم يهود را به خاطر اعتقاد به فرزندى «عزير» و هم مشركان را به خاطر اين كه:
فرشتگان را دختران خدا مىپنداشتند، هشدار دهد.
***
سپس به يك اصل اساسى براى ابطال اين گونه ادعاهاى پوچ و بىاساس، پرداخته مىگويد: «آنها هيچ گونه علم و يقين به اين سخن ندارند، و اگر از پدرانشان تقليد مىكنند آنها نيز چنين بودند» «ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ وَ لا لِا بائِهِمْ».
«اما سخن بسيار بزرگ و وحشتناكى از دهان آنها خارج مىشود» «كَبُرَتْ كَلِمَةً تَخْرُجُ مِنْ أَفْواهِهِمْ».
خدا و جسم بودن؟ خدا و فرزند داشتن؟ خدا و نيازهاى مادى؟ و بالاخره خدا و محدود بودن؟ چه سخنان وحشتناكى؟! ...
آرى «اينها فقط دروغ مىگويند» «إِنْ يَقُولُونَ إِلَّا كَذِباً».
***