سر را از هم بشكافد!.
به هر حال، اعراض از مشركان در اينجا يا به معنى بىاعتنائى است، و با ترك مبارزه و پيكار با آنها؛ زيرا در آن زمان، هنوز قدرت مسلمانان به مرحلهاى نرسيده بود كه، در مقابل خشونت دشمن دست به مبارزه مسلحانه بزنند.
***
پس از آن خداوند براى تقويت قلب پيامبر صلى الله عليه و آله به او اطمينان مىدهد كه در برابر استهزاء كنندگان از وى حمايت مىكند، مىفرمايد: «ما شرّ استهزاء كنندگان را از تو دفع كرديم» «إِنَّا كَفَيْناكَ الْمُسْتَهْزِئِينَ».
ذكر اين جمله به صورت «فعل ماضى» با اين كه: مربوط به آينده است ظاهراً اشاره بر حتمى بودن اين حمايت است، يعنى به طور مسلّم ما شرّ آنها را از تو دفع خواهيم كرد، و اين مسألهاى است حتمى و تمام شده.
البته بعضى از مفسران، حديثى نقل كردهاند، كه: شش گروه (يا كمتر) هر كدام به نوعى پيامبر صلى الله عليه و آله را به باد استهزاء مىگرفتند، و هر گاه، او به دعوت برمىخاست، با سخنان خود، تلاش مىكردند: مردم از اطراف وى متفرق شوند، ولى خداوند هر يك از آنها را به بلائى مبتلا ساخت و آن چنان در خود فرو رفتند كه پيامبر را فراموش كردند (شرح ابتلاى آنها در بعضى از تفاسير آمده است).
***
سپس «مستهزئين» را چنين توصيف مىكند: «آنها كسانى هستند كه با خدا معبود ديگرى قرار مىدهند، ولى به زودى از نتيجه شوم كار خود آگاه خواهند شد» «الَّذِينَ يَجْعَلُونَ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ».
ممكن است اين تعبير اشاره به آن باشد: اينها كسانى هستند كه، افكار و اعمالشان خود مسخره است؛ زيرا آن قدر نادانند كه در برابر خداوندى- كه