ولى آنجا كه «حكمت» در برابر «كتاب» (قرآن) قرار مىگيرد (مانند آيه مورد بحث و آيات مشابه آن) مسلماً منظور از آن غير از كتاب است و آن چيزى جز «سنت» نخواهد بود.
4- «و آنچه را نمىدانستيد به شما تعليم مىدهد» «وَ يُعَلِّمُكُمْ ما لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ».
گر چه اين موضوع، در جمله قبل كه تعليم كتاب و حكمت است وجود داشته، ولى قرآن مخصوصاً آن را تفكيك مىكند، تا به آنها بفهماند: اگر پيامبران نبودند بسيارى از علوم براى هميشه از شما مخفى بود، آنها تنها رهبر اخلاقى و اجتماعى نبودند، بلكه پيشواى علمى نيز بودند كه بدون رهبرى آنها علوم انسانى نضج نمىگرفت.
***
با توجه به نعمتهاى مختلف الهى كه در اين آيه بيان شد، در آيه بعد به مردم اعلام مىكند: جا دارد شكر اين نعمتهاى بزرگ را به جا آورند و با بهرهگيرى صحيح از اين نعمتها، حق شكر او را ادا كنند، مىفرمايد: «مرا ياد كنيد تا شما را ياد كنم و شكر مرا به جا آوريد و كفران نكنيد»! «فَاذْكُرُوني أَذْكُرْكُمْ وَ اشْكُرُوا لي وَ لاتَكْفُرُونِ».
بديهى است: جمله «مرا ياد كنيد تا شما را ياد كنم» اشاره به يك معنى عاطفى ميان خدا و بندگان نيست، آن گونه كه در ميان انسانها است كه به هم مىگويند: به ياد ما باشيد تا به ياد شما باشيم!
بلكه اشاره به يك اصل تربيتى و تكوينى است، يعنى به ياد من باشيد، به ياد ذات پاكى كه سرچشمه تمام خوبىها و نيكىها است و به اين وسيله روح و جان خود را پاك و روشن سازيد و آماده پذيرش رحمت پروردگار، توجه شما به اين