رنگ وحدت، عظمت، پاكى و پرهيزكارى، رنگ بىرنگى، عدالت، مساوات و برادرى و برابرى، و رنگ توحيد و اخلاص، مىتوانند در پرتو آن به همه نزاعها و كشمكشها كه «هر گاه بى رنگى اسير رنگ شود»، به وجود مىآيد، از ميان بردارند، و ريشههاى شرك و نفاق و تفرقه را بر كنند.
در حقيقت اين همان بى رنگى و حذف همه رنگها است.
در احاديث متعددى از امام صادق عليه السلام در تفسير اين آيه نقل شده كه «مقصود از: «صِبْغَةَ اللَّه» آئين پاك اسلام است». «1»
اين حديث نيز اشاره به همان است كه در بالا گفته شد.
***
و از آنجا كه يهود و غير آنها گاه، با مسلمانان به محاجه و گفتگو برمىخاستند و مىگفتند: تمام پيامبران از ميان جمعيت ما برخاسته، و دين ما قديمىترين اديان و كتاب ما كهنترين كتب آسمانى است، اگر محمّد صلى الله عليه و آله نيز پيامبر بود بايد از ميان ما مبعوث شده باشد!
گاه مىگفتند: نژاد ما از نژاد عرب براى پذيرش ايمان و وحى آمادهتر است؛ چرا كه آنها بتپرست بودهاند و ما نبوديم.
و گاه خود را فرزندان خدا مىناميدند و بهشت را در انحصار خودشان!
قرآن در آيات فوق، خط بطلان به روى همه اين پندارها كشيده، نخست به پيامبر مىگويد: «به آنها بگو آيا درباره خداوند با ما گفتگو مىكنيد؟ در حالى كه او