قابل توجّه
اينكه براى تنظيم اسناد، معمولًا جهات زير رعايت مىشود:
1. نام فروشنده
و خريدار.
2. آدرس و
نشانى ملك مورد معامله.
3. حدود
چهارگانه و در وردى آن.
4. قيمت و
بها.
5. تعيين
مسئول در برابر كشف فساد.
6. گواهان.
امام عليه
السلام در اين قبالهاى كه براى شريح نوشته است نخست به اوصاف خريدار و فروشنده
وسپس به نشانى و محل ملك اشاره فرمود كه در جملههاى بالا گذشت.
آنگاه به
قسمت سوم؛ يعنى تعيين حدود چهارگانه آن پرداخته و مىفرمايد:
«اين خانه چهار حد دارد: «حد اوّل به اسباب آفات
و بلاها، و حد دوم به عوامل مصائب، و حد سوم به هوا و هوسهاى مهلك و حد چهارم به
شيطان گمراه كننده منتهى مىشود و درب خانه از همين جا گشوده خواهد شد»؛
(وَ تَجْمَعُ هَذِهِ الدَّارَ حُدُودٌ أَرْبَعَةٌ: الْحَدُّ الْأَوَّلُ يَنْتَهِي
إِلَى دَوَاعِي [3] الْآفَاتِ، وَ الْحَدُّ
الثَّانِي يَنْتَهِي إِلَى دَوَاعِي الْمُصِيبَاتِ، وَالْحَدُّ الثَّالِثُ
يَنْتَهِي إِلَى الْهَوَى الْمُرْدِي، وَالْحَدُّ الرَّابِعُ يَنْتَهِي إِلَى
الشَّيْطَانِ الْمُغْوِي [4]، وَ فِيهِ
يُشْرَعُ [5] بَابُ هَذِهِ الدَّارِ).
[1]. «ازعج» از «ازعاج» به معناى راندن و از جا
كندن گرفته شده است.
[2]. «خطّه» در اصل به معنى زمينى است كه انسان
آن را انتخاب كرده و آن را علامت گذارى و خط كشى نموده است، از ريشه «خط» گرفته
شده سپس به معناى منطقه و ناحيه و كوى به كار رفته است و در جمله بالا همين معناى
اخير اراده شده است.