نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 9 صفحه : 410
بيان خود كه از ذيل آن استفاده مىشود، مسائل زياد ديگرى نيز بوده است و روى
ملاحظاتى بيان نفرموده، پاسخ كوبندهاى به معاويه در برابر ادعاهايش داد.
آن گاه امام عليه السلام براى تأكيد آنچه گذشت مىافزايد: «بنابراين دوران
اسلام ما به گوش همه رسيده و كارها و شرافت ما در عصر جاهليّت نيز بر كسى مخفى
نيست»؛ (فَإِسْلَامُنَا قَدْ سُمِعَ، وَ
جَاهِلِيَّتُنَا لَا تُدْفَعُ).
اشاره به اينكه اسلام از ما آغاز شد و نخستين مسلمانان ما بوديم و همواره
مدافع اسلام و قرآن بوديم. در زمان جاهليّت نيز به نيكنامى و درستكارى و امانت
در ميان همه مردم معروف بوديم و همان گونه كه در روايتى در حالات جعفر خوانديم كه
خداوند براى پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله او را به سبب چهار فضيلت برجسته در
زمان جاهليّت ستود به عكس بنىاميّه و خاندان وابسته به آنها كه معروف به حيلهگرى
و شيطنت و فساد و خونريزى بودند.
مرحوم مغنيه در شرح نهجالبلاغه خود از كتاب «عبقرية محمد» از نويسنده معروف
مصرى «عقاد» نقل مىكند كه مىگويد: بنى هاشم همواره صاحبان عقيده و فضايل اخلاقى
و حسن ظاهر بودند و بنىاميّه حيلهگرانى بودند با ظواهر ناپسند و ما در تمام صفات،
اين اختلاف را بين بنىهاشم و بنىاميّه مىبينيم. [1]
جالب اينكه ابن ابى الحديد در بيان اين تفاوتها بحثى طولانى در حدود يكصد
صفحه در سه فصل دارد: در فصل نخست فضايل بنىهاشم را نسبت به بنىاميّه (فرزندان
عبد شمس) نقل مىكند و در فصل دوم از امورى كه بنىاميّه به آن افتخار مىكردند
سخن مىگويد و در فصل سوم از اين افتخارات موهوم پاسخ مىدهد. [2]
آن گاه امام عليه السلام بعد از اين دلايل قوى تاريخى به سراغ قرآن مجيد
مىرود و با