نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 9 صفحه : 152
صورت گرفت، زيرا صبح روز سهشنبه دهم ماه صفر سال 37 هجرى پس از نماز صبح دو
لشكر به سختى با يكدگر نبرد كردند. لشكر شام سخت وامانده شد و لشكر امام عليه
السلام كه با سخنان گرم و آتشين مالك اشتر پيش مىرفت، چيزى نمانده بود كه لشكر
شام را به كلى متلاشى كند و معاويه را به قتل برسانند يا اسير كنند.
عمار بن ربيعه مىگويد: اشتر در ميان يارانش ايستاد و گفت: «تمام خاندانم به
فدايتان باد آنچنان به شدت حمله كنيد كه خدا را از خود خوشنود سازيد و آيين حق را
عزت بخشيد به من نگاه كنيد به هر سو حمله كردم حمله كنيد».
اشتر چنان غرق در جنگ شده بود كه كلاهش را از سر برداشت و بر قربوس زين (قسمت
برجسته جلوى زين) گذارد و فرياد مىزد: مؤمنان استقامت كنيد.
ابن ابى الحديد در اينجا مىگويد: آفرين به مادرى كه او را زاد اگر كسى سوگند
ياد كند كه بعد از على عليه السلام در ميان عرب و عجم كسى شجاعتر از اشتر نبوده،
خلافى نگفته است.
سرانجام مالك اشتر و همراهانش لشكر شام را در هم پيچيدند، پرچمداران آنها را
كشتند و تا لشكرگاه آنان پيش تاختند. اين جنگ تا شب هم ادامه يافت كه آن شب به نام
«ليلة الهرير» [1] معروف
شد.
در اين هنگام اشتر فرمانده ميمنه لشكر بود و ابن عباس فرمانده ميسره و على
عليه السلام در قلب سپاه و نشانههاى پيروزى و پيشرفت كاملا آشكار شد.
اين جريان را به معاويه گزارش دادند و او عمرو عاص را طلبيد و گفت امشب شبى
است كه تا فردا كار ما يكسره خواهد شد فكرى كن و نقشهاى طرح نما.
عمرو گفت مردان تو توان مردان على عليه السلام را ندارند به علاوه تو مثل على
عليه السلام نيستى هدف او شهادت در راه خداست و هدف تو دنيا، از همه گذشته عراقيان
از
[1]. «هرير» در لغت به معناى زوزه
كشيدن سگ به هنگان ناراحتى است و اين اشاره به ناله و فرياد شاميان در آن شب دارد.
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 9 صفحه : 152