نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 8 صفحه : 448
نزديكند و هم دور؛ نزديكاند از نظر مكان و دورند از نظر ارتباط. يا چنان به
خويشتن مشغولاند كه به ديگرى نمىپردازند و يا اجازه ندارند كه باهم مرتبط شوند.
به ظاهر كارى ندارند؛ امّا در واقع بسيار گرفتارند؛ زيرا هرچند چيزى از كارهاى
دنيوى در آنجا نيست امّا چنان گرفتار اعمال خويشاند كه به ديگرى نمىپردازند
(البتّه همه اينها در زندگى برزخى رخ مىدهد).
آنگاه امام عليه السّلام در تكميل اين سخن مىفرمايد: «آنها هرگز انسى به وطنهاى
خود (يعنى قبرها) پيدا نمىكنند و همچون همسايگان با يكديگر ديدارى ندارند با
اينكه به هم نزديكاند و خانههايشان در كنار يكديگر است»؛ (لا يستأنسون بالأوطان، و لا يتواصلون تواصل الجيران، على ما بينهم من قرب
الجوار، و دنوّ الدّار).
جمله «لا يستأنسون بالأوطان» ممكن است اشاره به اين باشد كه آنها هرچند ساليان درازى
است در قبرها خفتهاند؛ ولى هرگز به آن علاقه ندارند و انس نمىگيرند. اين احتمال
نيز در تفسير اين جمله داده شده كه منظور ترك رابطه با وطنهاى خود در عالم دنياست
كه هرگز فكر بازگشت به وطن نمىكنند؛ ولى معناى اوّل به قرينه جمله «و لا يتواصلون ...» صحيحتر به نظر مىرسد.
در پايان اين بخش به اين نكته اشاره مىفرمايد كه چرا نمىتوانند باهم رابطه
برقرار كنند: «چگونه ممكن است باهم ديدار كنند در حالى كه فنا و فرسودگى با سينه
سنگين خود آنها را درهم كوبيده و سنگها و خاكها جسمشان را خورده است»؛ (و كيف يكون بينهم تزاور، و قد طحنهم بكلكله [1] البلى، و
أكلتهم الجنادل [2] و
الثّرى!) [3]).