نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 8 صفحه : 416
شما نزد من از برگ درختى كه در دهان ملخى در حال جويدن باشد پستتر و
بىارزشتر است. على را با نعمتهاى فانى دنيا و لذّتهاى ناپايدار آن چه كار؟! به
خدا پناه مىبريم از خواب رفتن عقل و لغزشهاى قبيح و زشت و در اين راه از او يارى
مىطلبيم.
شرح و تفسير داستان اشعث بن قيس منافق
در بخش گذشته- چنان كه ديديم- امام عليه السّلام براى مأيوس كردن همه امتياز
طلبان ناروا از بيت المال مسلمين، داستان تاريخى برادرش عقيل و حديده محماة را
بيان فرمود؛ داستانى كه فرهنگ عدالت اسلامى و مقدّم داشتن ضابطه بر رابطه در آن
موج مىزد. سپس در اين بخش از خطبه، روى مصداق روشن ديگرى از اين قبيل دست
مىگذارد و داستان اشعث بن قيس منافق را بيان مىدارد و مىفرمايد: «از اين
شگفتانگيزتر داستان كسى است (اشعث بن قيس منافق) كه نيمهشب در خانه را زد و ظرف
سرپوشيدهاى (پر از حلواى خوش طعم و شيرين) براى من هديه آورد. معجونى بود كه من
از آن متنفر شدم. گويى با آب دهان مار يا استفراغ او خمير شده بود»؛ (و أعجب من ذلك طارق [1] طرقنا بملفوفة في وعائها، و معجونة شنئتها [2]، كأنّما عجنت
بريق حيّة أوقيئها).
معروف اين است كه اين كوبنده در همان اشعث بن قيس، رئيس منافقان كوفه بود؛
شخصى كه شبيه عبد اللّه، بن ابىّ، منافق معروف عصر پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و
اله بود.
امّا اينكه امام عليه السّلام مىفرمايد: من از حلواى لذيذ متنفر بودم و گويى
با آب دهان
[1]. «طارق» از ريشه «طروق» و «طرق»
به معناى زدن و كوبيدن است و به كسى كه شبانه به سراغ ديگرى مىرود «طارق» گفته
مىشود، زيرا معمولا در بسته است و بايد در را بكوبد و وارد شود.
[2]. «شنئت» از ريشه «شنئان» بر وزن
«نوسان» به معناى بغض و دورى كردن است، بنابراين «شنئت» يعنى آن را دشمن داشتم.
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 8 صفحه : 416