نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 8 صفحه : 401
بدترين شكنجه براى يك انسان اين است كه روى خارهاى سعدان بخوابد (همان خارهاى
سه پهلو كه هر طرف آن روى زمين قرار بگيرد يكطرف تيز آن به طرف بالاست) و هنگام
روز دستوپاى او را در زنجير كنند و در كوچه و بازار بكشند.
امام عليه السّلام با قاطعيّت و همراه به سوگند به ذات پاك خدا مىفرمايد: تحمّل
اين شكنجه براى من آسانتر از اين است كه در دادگاه عدل الهى به علّت ظلم كوچك بر
بندهاى از بندگان و غصب شئ ناچيزى از كسى حضور يابد، چنانكه مجازات آن جاويدان و
درد و رنج شكنجه اين دنيا هرچه باشد گذر است. با اين حال چگونه از من انتظار داريد
از راهى كه معاويه مىرود و حساب و كتاب روز قيامت در او منظور نيست بروم. آيين
اسلام را رها كنم و به آيين شرك و جاهليّت رو آورم.
سپس مىافزايد: «چگونه بر كسى ستم روا دارم آن هم براى جسمى كه به سرعت به سوى
كهنگى باز مىگردد. (و به زودى از هم مىپاشد) و توقفش در ميان خاك بسيار طولانى
خواهد بود»؛ (و كيف أظلم أحدا لنفس يسرع إلى البلى
قفولها [1]، و
يطول في الثّرى [2]
حلولها؟!).
اشاره به اينكه هيچ عقلى اين كار را نمىپسندد كه انسان براى نفع عاجل، سعادت
آجل و دائم را از دست بدهد و آنها كه همچون معاويه و اطرافيانش دست به چنين معاملهاى
زدهاند سخت خطاكار و در اشتباهند.
به اين ترتيب امام عليه السّلام آب پاكى بر دست همه كسانى مىريزد كه پيشنهاد
ظلم و تبعيض به آن حضرت كرده و عملا معتقد بودند هدف وسيله را توجيه مىكند
[1]. «قفول» مصدر است و به معناى رجوع
و بازگشت آمده و طبق اين معنا مفاد جمله همان است كه در بالا آمد، ولى بعضى اين
احتمال را دادهاند كه «قفول» جمع «قفل» است و براين اساس معناى جمله چنين مىشود:
من چگونه به كسى ستم كنم آن هم براى كسى كه قفل و پيوندهاى بدنش به سرعت رو به
كهنگى مىرود.