نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 8 صفحه : 329
بد منظر ساخته و راه آفات را به سوى آن به آسانى گشوده است در حالىكه همه
آنها (در برابر اين امور) تسليماند. نه دستى براى دفاع وجود دارد و نه قلبى براى
جزع و بىتابى (و ناله سردادن). (آرى اگر حال آنها را اين گونه در نظر خود مجسم
سازى) قلبهايى پر از غم و چشمهايى پر از غم و چشمهايى پر خاشاك را مىبينى (كه بر
آنها نوحهگرى مىكنند)»؛ (فلو مثّلتهم
بعقلك، أو كشف عنهم محجوب الغطاء لك، و قد ارتسخت[1] أسماعهم بالهوامّ [2] فاستكّت [3]، و اكتحلت أبصارهم بالتّراب فخسفت، و تقطّعت
الألسنة في أفواههم بعد ذلاقتها [4]، و همدت [5] القلوب في صدورهم بعد يقظتها، و عاث [6] في كلّ جارحة منهم جديد بلى [7] سمّجها [8] و سهّل طرق
الآفة إليها، مستسلمات فلا أيد تدفع، و لا قلوب تجزع، لرأيت أشجان [9] قلوب، و
أقذاء [10] عيون).
درست است كه با قبض روح تمام همه از كار مىافتد؛ ولى تا زمانى كه سالم است
هنوز قابليتى در آن وجود دارد كه اگر فرضا روح به آن باز مىگشت فعال
[1]. «ارتسخت» از ريشه «ارتساخ» به
معناى ثابت شدن و فرورفتن از ريشه «رسوخ» به معناى نفوذ كردن و جذب شدن گرفته شده
است.
[2]. «هوام» جمع «هامة» به معناى
حشرات داراى سمّ كشندهاى است؛ مانند مار و گاه به هر نوع حشره اطلاق مىشود.
[3]. «استكت» از ريشه «سكّ» بر وزن
«حك» به معناى فروبستن گرفته شده است.
[4]. «ذلاقه» به معناى برّندگى و تيزى
است؛ سپس به معناى لسان و سرعت بيان به كار رفته است و خطيب ذلق به گوينده فصيح و
سخنور گفته مىشود.
[5]. «همدت» از ريشه «همود» بر وزن
«سجود» در اصل به معناى خاموش شدن آتش است. سپس به معناى سكوت و سكون و از كار
افتادن به كار رفته است.
[6]. «عاث» از ريشه «عيث» بر وزن
«حيف» به معناى فاسد كردن گرفته شده و به معناى تبذير و اتلاف نيز آمده است و در
جمله بالا همان معناى اوّل اراده شده است.
[7]. «جديد بلى» با توجّه به اينكه
«جديد» به معناى نو و «بلى» به معناى كهنه است در عبارت بالا نوعى صناعت بديع به
كار رفته كه دو ضد در كنار هم به صورت مضاف و مضاف اليه آمده و معناى آن پوسيدگى
تازه است.
[8]. «سمجّ» از ريشه «سماجت» به معناى
ناهنجار بودن و نفرت انگيز شدن گرفته شده و «سمج» بر وزن «خشن» به كسانى گفته
مىشود كه به طريقه زشت و ناپسند چيزى را دنبال مىكنند.
[9]. «اشجان» جمع «شجن» بر وزن «كفن»
به معناى غم و اندوه است.
[10]. «اقذاء» جمع «قذى» بر وزن «قبا»
به معناى خار و خاشاك و اجسام كوچكى است كه در چشمش مىريزد و انسان را ناراحت
مىكند كه ساعت به ساعت در بدن بىجان مردگان ظاهر مىشود.
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 8 صفحه : 329