نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 8 صفحه : 31
السّلام عليك يا رسول اللّه عنّي، و عن ابنتك
النّازلة في جوارك، و السّريعة اللّحاق بك، قلّ، يا رسول اللّه، عن صفيّتك صبري،
ورقّ عنها تجلّدي، إلّا أنّ في التّأسّي لي بعظيم فرقتك، و فادح مصيبتك، موضع
تعزّ، فلقد و سّدتك في ملحودة قبرك، و فاضت بين نحري و صدري نفسك، ف
«إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ» فلقد
استرجعت الوديعة، و أخذت الرّهينة! أمّا حزني فسرمد، و أمّا ليلي فمسهّد، إلى أن
يختار اللّه لي دارك الّتي أنت بها مقيم. و ستنبّئك ابنتك بتضافر أمّتك على هضمها،
فأحفها السّؤال، و استخبرها الحال؛ هذا و لم يطل العهد، و لم يخل منك الذّكر، و
السّلام عليكما سلام مودّع، لا قال و لا سئم، فإنّ أنصرف فلا عن ملالة، و إن أقم
فلا عن سوءظنّ بما وعد اللّه الصّابرين.
ترجمه
سلام و درود
بر تو اى رسول خدا از سوى خودم و از سوى دخترت (زهرا) كه هماكنون در جوار تو فرود
آمده و به سرعت به تو ملحق شده است. اى رسول خدا! از فراق دختر برگزيده و پاكت
پيمانه صبرم لبريز شده و طاقتم از دست رفته است، هرچند پس از روبهرو شدن با غم
بزرگ فراق و مصيبت دردناك تو، اين مصيبت براى من قابل تحمّل شده است. (فراموش
نمىكنم) من تو را با دست خود در ميان قبر نهادم و هنگام رحلتت، روح تو در ميان
گلو و سينه من روان شد «ف «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا
إِلَيْهِ راجِعُونَ»[1]؛ ما از خداييم و به سوى او
باز مىگرديم» (اى رسول خدا) امانتى كه به من سپرده بودى هماكنون بازپسداده شده
و گروگانى