نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 8 صفحه : 181
مرحوم علّامه شرف الدّين در كتاب مؤلّفوا الشّيعه فى صدر الاسلام به اين نكته
ظريف اشاره كرده است. [1]
سپس امام عليه السّلام در ادامه اين سخن مىفرمايد: «پس منزّه است آن كس كه
زمين را در ميان آن همه امواج ناآرام ثابت نگه داشت؛ و دوران رطوبت جوانب و اطرافش
را پايان داد و آن را خشك نمود و بسترى آرام (براى زندگى انسانها) قرار داد و
همچون فرشى براى آنها گسترده ساخت؛ برفراز دريايى پهناور و راكد كه جريانى نداشت و
ايستاده بود و حركت نمىكرد؛ تنها بادهاى شديد آن را بر هم مىزد و ابرهاى
بارانزا به حركتش درمىآورد. (آرى!) «در اين امور درس عبرت بزرگى است براى كسانى
كه اهل خشيّتند و احساس مسئوليت دارند»»؛
(فسبحان من أمسكها بعد موجان مياهها، و أجمدها بعد رطوبة أكنافها، فجعلها لخلقه
مهادا، و بسطها لهم فراشا! فوق بحر لجّيّ راكد لا يجري، و قائم لا يسري، تكركره [2] الرّياح
العواصف، و تمخضه [3]
الغمام الذّوارف [4]؛ «إنّ
في ذلك لعبرة لمن يخشى»).
در عبارت فوق دو جمله ديده مىشود كه در بدو نظر با يكديگر هماهنگ نيست: نخست
مىگويد: «خداوند زمين را بر فراز درياى پهناور راكدى كه جريان ندارد گسترده است»
و در ذيل مىگويد: «طوفانهاى درهم كوبنده و بادهاى شديد آب اين دريا را برهم
مىزند».
امّا با دقت در اين تعبير روشن مىشود كه هيچ منافاتى باهم ندارند؛ زيرا
[2]. «تكركر» از ريشه «كركره» بر وزن
«حنجره» به عقيده بعضى در اصل از ريشه تكرار است و بعضى آن را مادّه مستقلى از
رباعى مجرّد مىدانند و به هر حال معناى تكرار را مىرساند.
[3]. «تخمض» از ريشه «مخض» بر وزن
«مغز» در اصل به معناى تكان دادن شير يا ماست براى گرفتن كره مىباشد سپس به هر
تكان دادن شديدى اطلاق شده است.
[4]. «ذوارف» از ريشه «ذرف» بر وزن
«حرف» به معناى سيلان اشك از چشم يا هرگونه سيلان آب است و «ذوارف» جمع «ذارفه» به
معناى جارى و روان است.
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 8 صفحه : 181