نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 7 صفحه : 411
جبّه پشمين به تن داشتند و در دست هركدام عصايى (همچون عصاى چوپانها) بود (او
را دعوت به سوى خداوند يگانه كردند و) با او شرط كردند كه اگر تسليم فرمان خدا شود
عزت و قدرتش پايدار، و حكومتش برقرار خواهد بود»؛ (و لقد دخل موسى بن عمران و معه أخوه هارون عليه السّلام على فرعون، و عليهما
مدارع [1]
الصّوف، و بأيديهما العصيّ، [2] فشرطا له- إن أسلم- بقاء ملكه، و دوام عزّه).
موسى و هارون مخصوصا با لباس و عصاى خشن چوپانى وارد بر فرعون شدند تا از يكسو
خيالبافيهاى او و اطرافيانش را درباره اينكه شخصيّت در گرو مال و ثروت و زر و
زينت است، درهم بشكنند و از سوى ديگر اعلام دارند دوران آنگونه زندگى پايان يافته
و دوران جديدى از حكومت الهى با كمك مستضعفان آغاز شده است.
در ادامه اين سخن به بيان واكنش فرعون در برابر دعوت موسى و هارون پرداخته
مىفرمايد: «فرعون گفت: آيا از اين دو نفر تعجّب نمىكنيد كه بقاى ملك و دوام
عزّتم را (به شرط اسلام آوردن) تضمين مىكنند در حالى كه فقر و ذلّت از سر و
وضعشان مىبارد (اگر راست مىگويند) چرا دستبندهايى از طلا (از سوى خدا) به آنها
داده نشده است. اين سخن را فرعون به جهت بزرگ شمردن طلا و گردآورى آن و تحقير پشم
و پوشيدن آن گفت»؛ (فقال: «ألا تعجبون من هذين يشرطان لي دوام
العزّ، و بقاء الملك؛ و هما بما ترون من حال الفقر و الذّلّ، فهلّا ألقي عليهما
أساورة [3] من
ذهب»؟ إعظاما للذّهب و جمعه، و احتقارا للصّوف و لبسه!).
آرى! نظام ارزشى دستگاه فرعون بر همين محور مىچرخيد آنها كه زروزيور و ثروت
بيشترى داشتند شخصيّت والاترى نصيبشان شده بود و پشمينهپوشان پابرهنه، افراد
[1]. «مدارع» جمع «مدرع» بر وزن
«منبر» به معناى جبّه است.
[3]. «اساوره» و «اساور» و آن نيز جمع
«اسوره» و آن نيز جمع «سوار» بر وزن «غبار» يا «سوار» بر وزن «كتاب» در اصل از
كلمه فارسى «دستور» به معناى دستبندى كه به عنوان زينت در دست مىكنند گرفته شده
است.
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 7 صفحه : 411