نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 7 صفحه : 390
سپس لحن كلام را شديدتر مىكند و مىفرمايد: «خدا را! خدا را! از كبر و تعصّب
ناروا و تفاخر جاهليّت بپرهيزيد كه سبب ايجاد كينه و دشمنى و جايگاه وسوسههاى
شيطان است»؛ (اللّه في كبر الحميّة و فخر الجاهليّة!
فإنّه ملاقح الشّنآن، و منافخ الشّيطان).
با توجه به اينكه «ملاقح» جمع «ملقح» بر وزن مجرم، معناى اسم فاعلى دارد،
مفهوم جمله اين است كه كبر و تعصّب سبب توليد كينه و عداوت است و نيز «منافخ» جمع «منفخ» بر
وزن «مصرف» آلت و ابزارى است كه به وسيله آن مىدمند و مفهوم آن اين است كه شيطان
از اين طريق در دلها وسوسه مىكند و آنها را به راه فساد مىكشد.
آنگاه امام عليه السّلام به آثار و خطرات اين وسوسهها و نفخات شيطانى اشاره
كرده مىفرمايد: «اينها همان چيزى است كه شيطان به وسيله آن، امتهاى پيشين و اقوام
گذشته را فريفت تا آنجا كه در تاريكيهاى جهل به سرعت فرورفتند و در گودالها و
دامهاى ضلالت او سقوط كردند، به آسانى تسليم او شدند و رهبرى او را پذيرا گشتند و وى
آنها را به هرجا كه خاطرخواهش بود برد!»؛
(الّتي خدع بها الأمم الماضية، و القرون الخالية. حتّى أعنقوا [1] في حنادس [2] جهالته، و
مهاوي [3]
ضلالته، ذللا [4] عن
سياقه، سلسا [5] في
قياده).
«آنها پيروى از چيزى كردند كه دلها در
آن، شبيه و هماهنگ بود و قرنها پىدرپى بر
[1]. «اعنقوا» از ريشه «عنق» به معناى
گردن گرفته شده و «عناق» يعنى گردن كشيدن و به سرعت دنبال چيزى رفتن.
[2]. «حنادس» جمع «حندس» بر وزن
«قبرس» به معناى تاريكى است و به همين جهت سه شب آخر ماه كه با تاريكى شديد محاق
آميخته مىشود، حنادس گفته مىشود.
[3]. «مهاوى» جمع «مهواة» يعنى گودال
و گاه به معناى گودال عميقى است كه سيل در آن مىافتد و راه فرار ندارد.
[4]. «ذلل» جمع «ذلول» به معناى شخص
منقاد و تسليم و حيوان رام است.
[5]. «سلسل» جمع «سلس» بر وزن «خشن»
به معناى رام و فرمانبردار است.
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 7 صفحه : 390