نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 7 صفحه : 158
انسان از راه بماند و به بيراهه كشيده شود و عذاب دردناك الهى دامان او را
بگيرد.
مىفرمايد: «ولى دلها بيمار و چشمهاى بصيرت معيوب است» (و لكن القلوب عليلة، و البصائر مدخولة! [1]).
در اينجا امام عليه السّلام به دو علت عمده اشاره مىكند، زيرا منظور از
«قلوب»، عقلهاست كه بر اثر هوا و هوسها و آفات ديگر، شناخت از كار مىافتد و منظور
از «بصائر» چشمهاى بصيرت است كه پردههاى گناه و تعصب و خودخواهى بر روى آن افكنده
مىشود.
بديهى است آنها هرگز در اصل خلقت چنين نبوده، بلكه بر اثر غفلت و هوا و هوس و
شهوت به اين روز افتادهاند. امام عليه السّلام در اين عبارت كوتاه، اشاره به
موانع شناخت مىكند كه در آيات قرآن نيز آمده است: « «كَلَّا بَلْ رانَ عَلى قُلُوبِهِمْ ما كانُوا
يَكْسِبُونَ» چنين نيست كه آنها خيال مىكنند، بلكه
اعمالشان چون زنگارى بر دلهاى آنها نشسته است». [2] و در جاى ديگر مىفرمايد: « «أَ فَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ وَ أَضَلَّهُ
اللَّهُ عَلى عِلْمٍ وَ خَتَمَ عَلى سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ وَ جَعَلَ عَلى
بَصَرِهِ غِشاوَةً» آيا ديدى كسى را كه معبود
خود را هواى نفس خويش قرار داده و خداوند او را با آگاهى (بر اينكه شايسته هدايت
نيست) گمراه ساخته و بر گوش و دلش مهر زده و بر چشمش پرده افكنده است». [3]
همانگونه كه در آيات بيشمارى نيز همگان را دعوت به مطالعه اسرار آفرينش و
تفكّر در قدرت و نعمتهاى خدا كرده تا از اين طريق به راه راست پىبرند.
سپس امام عليه السّلام بعد از بيان مسأله اسرار آفرينش به صورت كلّى انگشت روى
بخشى از موجودات شگفتانگيز جهان آفرينش مىگذارد و مىفرمايد: «آيا به مخلوقات
كوچكى كه خدا آفريده، نمىنگرند كه چگونه آفرينش آنها را دقيق و حساب شده و تركيب
آنها را متقن ساخته، و گوش و چشم براى آنها آفريده و استخوان پوست آنها را مرتّب
كرده
[1]. «مدخولة» از ريشه «دخل» بر وزن
«دغل» به معناى فساد و تباهى است.