نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 6 صفحه : 69
حق يا ترس از
راستگويى و صراحت در بيان، مخالفتهاى آنها را كاهش دهند و همين امر سبب مىشود
كه آنها بر انسان مسلّط شوند و جسور گردند كه جلوگيرى از آنان بعد از آن مشكل
خواهد شد.
بايد با
صراحت آميخته با ادب و دلسوزى حقايق را بيان كرد و از مخالفت گمراهان نترسيد،
آنها غالبا در برابر موضعگيرىهاى شجاعانه عقب نشينى مىكنند و اجازه جسارت به
خود نمىدهند.
در طول
تاريخ، نمونههاى زيادى ديده مىشود كه افراد، با تحريف حقايق و كتمان واقعيات،
مشكلات زيادى براى خود و جامعهاى كه در آن مىزيستهاند به وجود آوردهاند.
داستان قريه
«حوأب» در «جنگ جمل» معروف است. «عايشه» از پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله
شنيده بود كه رو به او كرد و فرمود: گويا مىبينم يكى از شما همسرانم را (كه در يك
مسير باطل) به قريه «حوأب» مىرسيد و سگهاى آن در برابر او پارس مىكنند. اى
«عايشه» بترس كه تو آن فرد باشى. اتفاقا در مسير آتش افروزان در جنگ جمل به سوى
«بصره» هنگامى كه «عايشه» همراه لشكر به «حوأب» رسيد، صداى پارس كردن سگها را
شنيد. سؤال كرد: اين جا كجاست؟ گفتند: «حوأب» است. «عايشه» در وحشت فرو رفت.
گفت: من از
همين جا به «مدينه» بر مىگردم. «محمّد بن طلحه» گفت: اين سخنان را كنار بگذار!
ديگرى گفت: كه اين جا به يقين «حوأب» نيست و گروه زيادى از مردم آن محل را آوردند
كه به دروغ شهادت دهند. اين جا «حوأب» نيست. عايشه پذيرفت و به راه خود ادامه داد.
نظير اين
داستان در گذشته و حال بسيار بوده و هست. [1]