نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 6 صفحه : 484
خلافت، شايسته اهل بيت پيامبر عليهم السّلام است كه به اين كانون هدايت
نزديكترند) و من شايستهتر و نزديكترم. من فقط حق خويش را مطالبه كردم؛ ولى شما
ميان من و آن حايل مىشويد و دست ردّ بر سينهام مىگذاريد. هنگامى كه در آن جمع
حاضر با اين دليل كوبنده به او پاسخ گفتم، مبهوت و سرگردان ماند و نمىدانست در
پاسخم چه بگويد!
***
بار خدايا! من در برابر قريش و كسانى كه آنان را يارى مىدهند
از تو استعانت مىجويم (و شكايت پيش تو مىآورم) آنها پيوند خويشاوندى مرا قطع
كردند و مقام و منزلت عظيم مرا كوچك شمردند و براى مبارزه با من در غصب چيزى كه حق
من بود، همدست شدند (به اين هم قناعت نكردند) سپس گفتند: بعضى از حقوق را بايد
گرفت و پارهاى را بايد رها كرد (و اين از حقوقى است كه بايد رها سازى).
***
شرح و تفسير كارشكنىهاى قريش در امر خلافت
امام عليه السّلام در آغاز اين خطبه، مطابق معمول، به حمد و ثناى پروردگار
مىپردازد و در اين جا تكيه بر گسترش علم پروردگار- به تناسب بحثهايى كه در ذيل
آن خواهد آمد- مىكند و مىفرمايد: «ستايش، مخصوص خداوندى است كه هيچ آسمانى آسمان
ديگر را از ديد علم او نمىپوشاند و نه هيچ زمينى زمين ديگر را» (الحمد للّه الّذي لا تواري عنه سماء سماء، و لا أرض أرضا).
شارحان نهج البلاغه در تفسير جمله «و لا
أرض ارضا» با توجّه به اين كه كره زمين يكى بيش نيست به
زحمت افتادهاند؛ بعضى گفتهاند: اين جمله اشاره به اقليمهاى هفت گانه روى زمين
است كه با توجّه به كروى بودن زمين يكديگر را در نظر امثال ما
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 6 صفحه : 484