نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 6 صفحه : 386
اين ويژگىها راه يابد يا گفتار وصف كنندگان صفت آن را بيان كند و به نظم
آورد؛ حال آن كه، كوچكترين اجزاى آن افكار ژرف انديش را از درك خود ناتوان ساخته
و زبانها را از وصف كردن بازداشته است.
منزه است آن كس كه عقلها را در وصف مخلوقى كه در چشمها آشكارش ساخته، ناتوان
كرده؛ به همين جهت آن را (تنها به صورت) موجودى محدود و تركيبى پر نقش و نگار درك
مىكند و زبانها را از شرح وصف آن عاجز ساخته و از اداى حق وصفش ناتوان نموده است
(با اين حال چگونه مىتوان انتظار داشت كه عقل و خرد به كنه ذات و صفات آفريدگار
اين مخلوق برسد؟)
شرح و تفسير به راستى عقل در وصفش حيران است
امام عليه السّلام در اين بخش كه آخرين سخنان را درباره «طاووس» بيان
مىفرمايد به دو نكته جالب ديگر اشاره مىكند:
نخست مىفرمايد: «گاه او از پرهايش بيرون مىآيد و لباسش را از تن خارج
مىكند.
پرها پشت سر هم مىريزند و به دنبال آن پى در پى مىرويند. پويش پرها، از نى
آنها، همچون ريزش برگها از شاخهها (در فصل پاييز) فرو مىريزد، سپس رشد و نمو
مىكند، تا بار ديگر به شكل نخست درآيد» (و قد
ينحسر [1] من
ريشه، و يعرى من لباسه، فيسقط تترى [2]، و ينبت تباعا، فينحتّ [3] من قصبه انحتات أوراق الأغصان،
[1] «ينحسر» يعنى برهنه مىشود و
مكشوف مىگردد؛ از ماده «حصر» (بر وزن نصر) به معناى برهنه شدن گرفته شده است.
[2] «تترى» از ماده «وتر» به معناى يك
تا شدن گرفته شده و «تترى» يعنى يك پشت سر ديگرى در مىآيد.
[3] «ينحت» يعنى فرو مىريزد از ماده
«نحت» (بر وزن تخت) به معناى تراشيدن گرفته شده است.
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 6 صفحه : 386